پلي مورفيسم ژنتيكي در گيرنده استروژن آلفا (rs1801132) و خطر ابتلا به سرطان پستا ن در ايران

GENETIC POLYMORPHISMS IN ESTROGEN RECEPTOR ALPHA (rs 1801132) AND BREAST CANCER RISK IN IRAN

سابقه و هدف: بيماران ايراني مبتلا به سرطان سينه نسبتا جوان تر از همتاهاي غربي خود هستند. شواهد حاكي از آن است كه تغييرات در مسيرهاي سيگنالينگ استروژن، از جمله گيرنده استروژن آلفا (ER- ?)، در طول ايجاد سرطان پستان درسفيدپوستان نقش مهمي دارد. مطالعات اپيدميولوژيك نشان داده است كه الگوهاي سن بروز سرطان پستان در آسيايي ها با سفيدپوستان متفاوت است. بنابراين داده هاي ژنومي در ER- ? هر دو جمعيت متفاوت بوده و از ارزش خاصي در شناخت منشا ژنتيكي و باليني سرطان پستان در ايران بر خوردار است. مواد و روش ها: مطالعه اي از نوع مورد- شاهد به منظور ايجاد يك پايگاه داده ها از پلي مورفيسم هاي ER- ? در جمعيت زنان ايراني(آسيايي- قفقازي) به منظور مقايسه با جوامع غربي و آسيايي درتوزيع و ارزيابي پلي مورفيسم به عنوان يك شاخص ژنتيكي - باليني انجام شد. نمونه DNA از زنان ايراني مبتلا به سرطان پستان مراجعه كننده به مجتمع بيمارستاني امام خميني (ره) (150 نفر) و از افراد سالم (147 نفر گروه شاهد سالم) آماده شد و سپس جهت آناليز ژنتيكي از روش PCR تك رشته پلي مورفيسم (SSCP-PCR) استفاده شد. نتايج: در كدان352 پلي مورفيسم تك نوكليوتيدي (SNP) (CCG?CCC) rs1801132 مشاهده شد ، كه كه پيش از اين نيز در مطالعات انجام شده در جوامع غربي و شرقي، اما درفراواني هاي بسيار متفاوت گزارش شده بود. فراواني آلل (CCG) در كدان 325 در بيماران مبتلا به سرطان پستان (6/39?) بالاتر از افراد شاهد (9/28 ?; P =0/007) .همچنين فراواني آلل CCG)) با بروزمتاستاز در غدد لنفاوي نيز ارتباط قابل توجه اي را نشان داد. نتيجه گيري: نتايج نشان مي دهد كه پلي مورفيسم ER- ?در كدان 325 اگزون 4 با جنبه هاي مختلف سرطان پستان در ايران ارتباط مستقيم دارد. ژنوتيپ ER- ? ، به عنوان يك عامل تعيين كننده درطي ارزيابي هاي پيش از عمل جراحي بوده و مي تواند شاخص مهمي جهت پيش بيني متاستاز گره هاي لنفاوي در سرطان پستان باشد.

Background: The Iranian breast cancer patients are relatively younger than their Western counterparts. Evidence suggests that alterations in estrogen signaling pathways, including estrogen receptor-? (ER- ?), occur during breast cancer development in Caucasians. Epidemiologic studies have revealed that age-incidence patterns of breast cancer in Asians differ from those in Caucasians. Genomic data for ER- ? in either population is therefore of value in the clinical setting for the Iranian breast cancer. Methods: A case-control study was conducted to establish a database of ER polymorphisms in Iranian women population in order to compare Western and Asian with Iranian (Asian-Caucasians) distributions and to evaluate ER- polymorphism as an indicator of clinical outcome. DNA samples were prepared from Iranian women with breast cancer referred to Imam Khomeini Hospital Complex clinical breast cancer group (150 patients) and in healthy individuals (147 healthy control individuals). PCR single-strand conformation polymorphism technology was performed. Results: A site of silent single nucleotide polymorphism (SNP) was found, as reported previously in Western and Eastern studies, but at significantly different frequencies. The frequency of allele 1 in codon 325 (CCC}CCG) was significantly higher in the breast cancer patients (39.6%) than control individuals (28.9%; P = 0.007). The allele 1 had also significant association with the occurrence of lymph node metastasis. Conclusion: Data suggested that ER- ? polymorphisms in exon 4 codon 325 was correlated with various aspects of breast cancer in Iran. ER- ? genotype, as determined during presurgical evaluation, might represent a surrogate marker for predicting the breast cancer lymph node metastasis.