تاثير بازارگرايي دروني بر تمايل كاركنان به پذيرش تغييرات سازماني

The Effect of Internal Market Orientation on Employeesʹʹ Tendency to Accept Organizational Change

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي تاثير بازارگرايي دروني بر تمايل كاركنان به پذيرش تغييرات سازماني است. نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، كاركناني هستند كه در شركت‌هاي فناور پارك علم و فناوري فارس (پرديس شيراز) مشغول به كار هستند. جهت انجام اين پژوهش، پرسشنامه‌اي استاندارد ميان تمامي كاركنان شركت‌هاي مورد مطالعه توزيع گرديد و در نهايت تعداد 93 عدد پرسشنامه گردآوري شد و مبناي تحليل‌ها قرار گرفت. به منظور تحليل فرضيه‌هاي ارايه شده در قالب مدل مفهومي پژوهش، از روش مدل‌سازي معادلات ساختاري با رويكرد حداقل مربعات جزيي (PLS) استفاده گرديد. نتايج تحليل‌ها حاكي از تاييد فرضيه اصلي پژوهش و دو فرضيه فرعي مرتبط با آن است. به اين صورت كه برخورداري از رويكردي بازارگرايانه به محيط دروني سازمان، بر تمايل كاركنان به پذيرش تغييرات سازماني تاثير مثبت و معني‌داري دارد. علاوه بر اين، ابعاد نظام پاداش‌دهي و توسعه كاركنان به ترتيب تاثير مثبت و معني‌دار بيشتري بر تمايل كاركنان به پذيرش تغييرات سازماني دارد. در حالي كه ارتباطات درون سازماني، تاثير معني‌داري را نشان نداده است. در پايان نيز بر مبناي نتايج پژوهش، پيشنهاد و توصيه‌هاي كاربردي به شركت‌ها ارايه گرديده است.

This study aims to investigate the effect of internal market orientation on employee’s tendency to accept organizational change. The employees that are working in FARS science and technology parks (FSTP) are the sample study of this research. Based on this, the standard questionnaire was distributed among FSTP employees and data’s were gathered. Finally, the PLS method was used to investigate the hypothesis of this research. The results show that internal marketing has a positive and significant effect on employs tendency to accept organizational change. Also, reward systems and employs development, respectively, have more effect on employs tendency to accept organizational change. Furthermore, it was fund that internal communications hasn’t significant effect on employs tendency to accept organizational change.