مديريت سرمايه فكري و تاثير آن بر عملكرد اقتصادي كاركنان در گروه خودرو سازي سايپا

از راه هاي اساسي كه سازمان ها به واسطه آن مي توانند رشد اقتصادي و توان رقابتي خود را افزايش دهند، استفاده از تفكر خلاق است كه بدون شناخت و مديريت سرمايه هاي فكري امكان پذير نيست. هدف اصلي اين پژوهش كاربردي، بررسي تاثير اجزاي سرمايه فكري بر عملكرد اقتصادي شركت هاي فعال در گروه خودرو سازي سايپا و همچنين، بررسي رابطه بين اجزاي سرمايه فكري با يكديگر است. اجزاي سرمايه فكري به عنوان متغيرهاي مستقل و عملكرد اقتصادي كاركنان به عنوان متغير وابسته در نظر گرفته شده . از آزمون رگرسيون چندگانه براي بررسي تاثير اجزاي سرمايه فكري بر عملكرد اقتصادي كاركنان؛ از آزمون همبستگي پيرسون براي بررسي رابطه بين اجزاي سرمايه فكري و از مدل سازي معادلات ساختاري براي آزمون الگوي حاصل، استفاده گرديده. داده هاي گردآوري شده از طريق 219 پرسشنامه با استفاده از نرم افزار هاي spss و ليزرل تحليل گرديد و در نهايت روابط بين اجزاي سرمايه فكري تاييد و مشخص شد كه سرمايه ساختاري و رابطه اي به شكل مستقيم و سرمايه انساني به شكل غير مستقيم از طريق سرمايه ساختاري بر رشد عملكرد اقتصادي كاركنان در گروه خودرو سازي سايپا تاثير دارند.