اختلال يا نارضايتي جنسيّتي: گزارش موردي

Disorder or Gender Dysphoria: A Case Report

اين گزارش با هدف معرفي موردي از اختلال هويّت جنسيّتي كه در DSM-5 تحت عنوان ملال جنسيتي (نارضايتي جنسيّتي) عنوان شده است، انجام گرفت. روش پژوهش مطالعه موردي (case study)، يكي از انواع پژوهش كيفي بود. استفاده از روش هاي كيفي در كنار پژوهش هاي كمّي و توصيف كامل از مجموعه شرايط زيستي، خانوادگي، اجتماعي، فرهنگي و غيره امكان شناسايي بستر چنين اختلال هايي را فراهم آورده و به دنبال آن پيشگيري و درمان هاي مناسبي را ايجاد مي كند. با مصاحبه و ثبت دقيق شرايطي كه فرد مذكور در آن رشد يافته بود اين نتايج حاصل شد: از ميان متغيّرهاي مورد بررسي "اختلال در همانندسازي در نتيجه طلاق مادر در سن كودكي"، "تاثيرپذيري از الگوي رفتاري غيرهمجنس، محيط خانوادگي مردانه، پدر، برادر، و همسالان پسر فاميل"، "دريافت برچسب اجتماعي جنس مخالف از سوي ديگران، بازخورد مثبت در رفتار كردن و لباس پوشيدن پسرانه" در تاريخچه زندگي او بسيار برجسته بود.

The aim of this study was to present a case of gender identity disorder (GID) which is called dysphoria identity in DSM-5. Method of study was case study a type of qualitative study. Using qualitative method besides quantitative ones and description of biological, familial, social, and cultural circumstances play an important role in figuring out the probable causes and therefore appropriate preventional measures and treatment. by interviewing and exploring the growth environment we concluded that the following factors played crucial roles in the history of the disorder: being influenced by behavioral model of opposite sex, receiving social reinforcement of opposite sex, male dominant family environment, receving positive feedback in men’s clothes and behaviors.