پيشينه تاريخي برنامه جهاني كنترل جمعيت

Historical Background of Global Population Control Program

كنترل جمعيت يكي از گزاره‌هاي جدي جوامع بشري است كه در طول تاريخ بشري به ويژه در ساليان گذشته، مكاتب مختلف فكري و دانشمندان درباره اين موضوع، نظرات مختلفي را ارايه كرده‌اند. با رجوع به پيشينه تاريخي كنترل جمعيت جمعي از اديان بشري، تمدن‌‌ها و قوانيني مانند قوانين حمورابي، متفكران قرون وسطي جهت ترقي فرد و جامعه قايل به افرايش جمعيت و جمعي ديگر، مانند حكماي چين باستان (كونفوسيوس) و يونان باستان (افلاطون و ارسطو) قايل به توازن جمعيت (اندازه بهينه جمعيت) بوده‌اند، ولي در اين ميان مالتوس و طرفدران او بر اساس بينش خاص تجاري، به جمعيت از بعد سياسي و تجربي نگريسته‌اند، به طوري كه توجه مالتوس ارتباط تنگانگي با بعد اقتصادي پيدا كرد. بر اساس اين ديدگاه افزايش جمعيت سرباري براي جامعه است. نظريه مالتوس از جهات مختلف به خصوص از جهت عملي مورد نقد و نقض قرار گرفت و تجربه افزايش جمعيت برخي از كشورها همراه رشد اقتصادي آن‌ها مانند انگلستان، ايالات متحده آمريكا، برخي از كشورهاي اروپايي و ژاپن دليل واضحي بر اثبات اين مدعاست. پس از بي‌اعتباري نظريه مالتوس، وجود نظريه توازن جمعيت به معناي ايجاد توازن بين كاهش جمعيت ناشي از ترويج ديدگاه كنترل جمعيت در برخي از كشورهاي غربي و افزايش طبيعي آن در ديگر كشورها تقويت يافت. بهنيه‌سازي جمعيت نيز در نزد طرفداران اين ديدگاه، از جايگاه مهمي برخوردار است و برنامه جهاني كنترل جمعيت نيز در همين راستا صورت مي‌پذيرد. دين اسلام اصل را در اين موضوع بر افزايش جمعيت قرار داده است، ولي كنترل آن را به طور موقت به قصد ايجاد توازن همه‌جانبه جايز دانسته است كه در شرايط مختلف زماني و مكاني متفاوت است و اين بينش تا حدي با ديدگاه مبتني بر توازن جمعيت همسويي دارد.

Population control has been a serious issue for human societies throughout the history, particularly in recent years. Different schools of thought and many scholars have presented different opinions on this subject. Referring to the historical background of population control we have found that a group of religions, civilizations and laws such as the laws of Hammurabi and some thinkers of the Middle Ages, saw increase in population good for individual and community progress. On the other hand, some philosophers of ancient China (Confucius), and Greece (Plato and Aristotle) were in favor of balance in population (optimal population size). Nevertheless, Malthus and his followers - based on their commercial vision - looked at population from a political and experimental point of view. Therefore, the attention of Malthus was closely connected to the economic dimension. According to this view, the increase in population was an overload for the society. Malthusʹ theory was disputed in many ways, especially in terms of practice. In addition, increasing population records of some countries with economic growth such as the United Kingdom, United States of America, some European countries and Japan provided apparent reasons to deny his claim. After Malthusʹ theory was discredited, the Population Balance Theory was strengthened. This theory implies a balance between reducing the population due to promoting population control in some Western countries, and its natural increase in other countries. Optimization of the population according to supporters of this theory is also very important. Global Population Control is done aligned to this theory. Meanwhile, Islam is on the view of increase in the population. However, it allows its temporary control to reach an overall balance in all aspects. This may vary in different circumstances of time and place. This vision is partly in line with the Population Balance Theory.