نقدي بر ديدگاه هاي مكتب اتريش در رد پول كاغذي

Critical Comments on the Views of Austrian School on Paper Money

نظري هپردازان مكتب اتريشي با رد پول كاغذي، بر ضرورت بازگشت به پول فلزي و حاكم شدن بازار در توليد پول تاكيد دارند. مه مترين كاستي پول كاغذي به زعم اتريش يها اين است كه پيامد خودجوش بازار نبوده و دولت در پيدايش آن نقش اصلي ايفا كرده است. آنان پول كاغذي را از منظر ملاحظات اخلاقي و توزيعي نيز مردود دانسته و از حيث منفع تگرايانه فوايد آن را بيش از پو لهاي فلزي نم يدانند. اما ردي ههاي منتقدان بر پول كاغذي، مبتلا به ضع فهايي جدي است: اول، منشا بازاري پول فلزي محل ترديد است؛ دوم، دولت تنها نهاد قادر به رفع چال شهاي اطلاعاتي پذيرش فلزات گرانبها است؛ سوم، رانت عرضه پول قابل حذف نبوده و واگذاري آن به بازار، تنها جهت آثار توزيعي را تغيير خواهد داد؛ چهارم، در تمام نظا مهاي پولي از جمله پول فلزي، رواج پول به «اطمينان به پذيرفتگي عمومي آن » و نه ارزش ذاتي مربوط بوده است؛ پنجم، در مسكوكات نيز امكان كاهش ارزش و متور مسازي حجم پول وجود دارد؛ و ششم، ثابت بودن حجم پول و كاهش سطح عمومي قيم تها در اثر آن آثار مخربي بر يك اقتصاد رو به رشد به جا م يگذارد. در نتيجه، نقش دولت در استواري نظام پولي حياتي است و تمام توجهات بايد معطوف به ارايه چارچوبي شود كه دولت را ملزم سازد با تعهد و مسيولي تپذيري در مديريت پول، آثار توليدي و توزيعي اين نهاد را به بهترين وجه ممكن ساماندهي كند.

Some liberal monetary theorists (Austrian school), rejecting paper money, have emphasized the need to return to gold standard and the rule of market in money production. In their view, the major flaw of paper money is that it is not the spontaneous consequence of the market and government has played a major role in its development. They also reject paper money from the perspective of moral and distributional concerns, arguing that it is not better than metallic ones in regard to utilitarian implications. In this paper, we have shown argumentative mistakes of such critics of paper money. First, it’s not certain and convincing to admit the market origin of the precious metals. Second, government is the only entity that is able to meet the informational challenges of precious metals (in terms of grade and purity). Third, if the supply of money is assigned to the market, negative distributional effects will erupt in other ways. Fourth, in all monetary systems, including those with metallic money, acceptance of common currency is rooted in “reliance on public acceptability" rather than the intrinsic value. Fifth, the precious metal coin is possible to be debased as well. Sixth, a fixed money supply and its ensuing deflation leave recessional impacts on a growing economy. Therefore, government has a vital and inevitable role in ensuring the stability of the monetary system; accordingly, it must engage in responsible management of money to organize its productive and distributional implications in the best possible way.