خانواده و عوامل تحكيم آن با تكيه بر آراي ابن‌سينا

به باور ابن‌سينا، تشكيل خانواده متضمن توليد نسل، دليل روشني بر اثبات خداوند، نمود كرامت انسان و تربيت فرزندان است كه همه به صيانت از دين منجر مي‌شود. در ساختار حكمي سينوي كرامت انسان بستر ظهور و بروز روابط سالم انساني بر پايه‌ خردورزي و محبت بوده و تربيت به عنوان امر درجه دوم ماخوذ از آن است. ابن‌سينا با اشاره به لزوم حفظ كرامت انسان، ضرورت وفاي به عهد، خردورزي و محبت‌ پيشگي، وجود عقل سليم در عقد و فسخ ازدواج و ترسيم چارچوبي معقول از نقش زن، مرد و فرزندان، درصدد تبيين اهميت حفظ كانون خانواده بر مبناي اساسي ترين نياز عقلاني و عاطفي انسان است. بر اين اساس ابن‌سينا پس از ترسيم منزلت انسان در هستي، به تحليل جايگاه عقل در وجود آدمي و خواص عنصر محبت در معنابخشي روابط آدميان، بالاخص در خانواده مي پردازد. اتخاذ اين شيوه توسط ابن سينا متاثر از چهار رويكرد اصلي وي به حيات آدمي است: هماهنگي با فطرت، كاركرد فلسفه در زندگي، تناظر عشق و عقل و حاكميت اخلاق كه تركيب اين چند عنصر در كنار هم، حكمت منزلي سينوي را در عصر حاضر به مجموعه نسبتاً قابل قبولي از قواعد عقلي و شواهد قلبي براي تشكيل خانواده تبديل مي‌كند.

According to Avicennaʹs thoughts, establishing a family guarantees producing next generation, showing an apparent reason for proving Godʹs existence, representing human dignity and training children, all of which lead to preserving religion. In Avicennian intellectual structure, humanʹs dignity is the field of representing and showing human healthy relations which is based on intellect and affection, and training is considered as a second concept which is derived from it. Through emphasizing on preserving humanʹs dignity, the necessity of being faithful to promises, intellection and affection, the existence of common sense in holding and breaking marriage contract and drawing a reasonable border for man, woman and childrenʹs duties, Avicenna tries to explain the importance of preserving the family center based on the most necessary intellectual and emotional requirements of human beings. In this way, defining the humanʹs status in the universe, Avicenna analyzes the status of intellect in humanʹs essence and the qualities of the element of affection in giving sense to the relations between people especially family members. Applying such method is under the influence of Avicennaʹs main approaches to humanʹs life including: coordinating with inborn disposition, the function of philosophy through life, considering both reason and love, and the moralityʹs authority. Combination of these approaches all together converts Avicennaʹs household management into a relatively acceptable selection of intellectual rules and emotional evidences for establishing a family.