عنوان مقاله :
اصول وجود- معرفتشناختي محاورات اوليه افلاطون
عنوان فرعي :
The Onto-Epistemological Principlesof Plato’s Early Dialogues
پديد آورندگان :
قمي، محمد باقر نويسنده دكتري فلسفه Ghomi, Mohammad Bagher
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 3
كليدواژه :
وجود , افلاطون , محاورات اوليه , معرفت
چكيده فارسي :
در اين جستار برآنيم اصول وجودشناختي و معرفتشناختي افلاطون در محاورات اوليه و به خصوص لاخس، خارميدس، اوثيفرون، اوتيدموس و هيپياس بزرگ را بر مبناي سه عنصر آنچه «دور سقراطي» ميناميم يعني پرسش سقراطي، ادعاي سقراطي انكار دانش و النخوس مورد بررسي قرار دهيم. حاصل اين بررسي شش اصل وجود - معرفتشناختي است: شناخت الف، معرفتشناسي دوقطبي، وجودشناسي دوقطبي، معرفت گسسته، وجود گسسته و معرفت وجود. اگر چه اين اصول عمدتاً جديد نبوده و پيشتر مورد بحث محققان قرار گرفتهاند، آنچه مورد نظر اين جستار است در نظر گرفتن اين اصول در كنار يكديگر و تاكيد بر هماهنگي و مطلق بودن آنهاست. تناسب و هماهنگي ميان اصول معرفتشناختي و اصول وجودشناختي و همساني آنها در برخي ويژگيها همچون مطلق بودن و گسستگي علاوه بر آنكه نشاندهنده سازگاري نظري محاورات اوليه است، ميتواند تاييدي بر نتايج اين تحقيق باشد.
چكيده لاتين :
This article intends to draw out the ontological as well as epistemological principles of Plato’s early dialogues specially Laches, Euthyphro, Euthydemus and Hippias Major, based on three elements that I call ʹSocratic circleʹ, namely Socratic question, his disavowal of knowledge and elenchus. Those principles are enumerated as knowledge of what X is, bipolar epistemology, bipolar ontolgy, split knowledge, split being and knowledge of being. This article tries to show that these principles are consistent . The parallelism of the epistemological principles with the ontological ones and their similarity in some specifications, like their being absolute and split, are taken as evidence for such claim.
عنوان نشريه :
هستي و شناخت
عنوان نشريه :
هستي و شناخت
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 3 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان