عنوان مقاله :
اثبات عليت در خارج از ديدگاه ارسطو و ابنسينا
پديد آورندگان :
سالم، مريم نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 54
كليدواژه :
المعقول الثاني , علل اربعه , Avicenna , معقول اولي , First Intelligible , Causation , معقول ثاني , first principles , Secondary Intelligible , the four causes , ارسطو , ابن سينا , اصول اوليه , العلاقه السببيه , العلل الاربعه , المبادي الاساسيه , Aristotle , عليت , المعقول الاول
چكيده فارسي :
در فلسفه ارسطو هيچگاه به رابطه علي پرداخته نميشود و هميشه علت است كه مد نظر ميباشد و او را به سمت اثبات و تبيين نحوه وجود خارجي آن سوق ميدهد؛ آنچه در خارج است و مفهوم آن از سنخ معقولات اولي علت است، نه عليت. بنابراين عليت در زمره هيچ يك از مقولات جوهري و عرضي قرار نميگيرد، پس در خارج موجود نيست. ارسطو بر همين اساس ميكوشد در فلسفه خويش وجود علل در خارج را ثابت كند.
از نگاه ابنسينا عليت رابطهاي موجود در خارج است كه ميان علت و معلول برقرار ميشود، اما نه به گونهاي كه حس، قادر به درك آن باشد. از نظر او مفهوم عليت از سنخ مفاهيم يا معقولات ثاني فلسفي است كه در خارج وجود دارد، اما نه به وجود جدا و مستقل از مصاديقش. بنابراين هرگز با ابزار حس نميتوان عليت را دريافت اما با تحليل روابط خارجي موجودات با يكديگر ميتوان اين رابطه را كشف كرد. به اين ترتيب محسوس نبودن آن نميتواند دليلي بر موجود نبودن آن باشد.
چكيده لاتين :
In Aristotle’s philosophy there isn’t any reference to the causation relationship and this is always the cause which is important for him and make him to demonstrate its mode of external existence. What is in the outside and its concept is a type of the first intelligible is cause, not causation; so causation is not under the substantial or accidental categories, and therefor is not in the outside. So Aristotle tries to prove the existence of the causes (four causes) in the outside.
In Avicnna’s view causation is the relationship between cause and effect and this relation is a reality in the external world, but itʹs being in the outside is not in a way that become Intelligible by the senses or it is not sensible. For him, the concept of causality is of the type of second philosophical intelligible or concepts that is in the outside, but not as a separate entity, independent of its sensible. So sensible tools can never understand it, but the external relations of organisms with each other can be discovered this being. then insensibility isnʹt an evidence for non existing.
چكيده عربي :
ما يُاخذه بعين الاعتبار هي العله في الفلسفه الارسطيه , ولا تتم معالجه العلاقه السببيه فيه . وتوجّه العله نحو اثبات كيفيه وجودها الخارجي وتبيينها. وعلي اساس رويته موجوده ان العلاقه السببيه لا وجود لها في العالم الخارجي لانها ليست من المقولات الجوهريه ولا العرضيه. وعلي هذا الاساس فان ارسطو نجده يعتني في فلسفته باثبات وجود العلل في العالم الخارجي.
و من جانب آخر يري ابن سينا العلاقه السببيه موجوده في العالم الخارجي، وقايمه بين العله ومعلولها، غير انها لاتُدرَك بالحاسه. و يري هذه العلاقه السببيه من المفاهيم او المعقولات الفلسفيه الثانويه، التي توجد في العالم الخارجي وجودا غير مستقل عن مصاديقها. فيستحيل ادراكها باداه الحاسه بل بتحليل العلاقات الخارجيه فيما بين الكاينات. وعلي هذا الاساس فان عدم اتصافها بالمحسوس لا يعتبر سببا في عدمها.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 54 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان