اقتصاد مقاومتي در تبليغات بازرگاني سيماي شبكه اصفهان (بهار 93) (مطالعه موردي: بررسي مولفه‌هاي مديريت مصرف)

Resistive Economy in Isfahan Television Commercials Case study: Components of Consumption Management

هدف از مقاله حاضر، مطالعه مولفه‌هاي اقتصاد مقاومتي در تبليغات بازرگاني سيماي شبكه اصفهان در بهار93 است. از ميان بخش‌هاي مختلف مورد تاكيد در سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي، سياست «مديريت مصرف» به لحاظ نياز به فرهنگ‌سازي و برخورداري از رابطه دوسويه با سياست‌‌هاي «تقويت فرهنگ مقاومت در بين آحاد جامعه» و «تبديل اقتصاد مقاومتي به گفتمان فراگير و رايج ملي» به عنوان مطالعه موردي در اين پژوهش بررسي مي‌شود. پژوهش حاضر از نوع كيفي است و روش مورد استفاده تحليل محتواي كيفي بوده است. جامعه آماري پژوهش 1964 تبليغ بازرگاني را شامل مي‌شود كه با تمام‌شماري، محتواي تمامي آنها مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است. واحد تحليل در انجام اين پژوهش «هر يك از پيام‌هاي بازرگاني» به صورت جداگانه بوده است. يافته‌ها بيانگر اين است كه تبليغات بازرگاني استاني پخش شده از سيماي شبكه اصفهان به غير از مولفه كالاها و خدمات صرفاً ايراني، در ارايه الگوهاي رفتاري مديريت مصرف به مخاطبان، كمتر با الزامات اقتصاد مقاومتي همسو بوده‌اند.

This paper aims to study the components of "resistive economy" in commercials broadcast on Isfahan local TV channel in spring 1393 (Iranian Calendar). From among all elements constituting "resistive economy", only "consumption management" was chosen for the purpose of this study; this component was examined as a case study in terms of the following factors: necessity of related culture promotion; reinforcing resistive culture in the society; turning resistive economy into a dominant national discourse. This qualitative research was carried out through qualitative content analysis, and the population consisted of 1964 commercials, examined by complete enumeration. The unit of analysis was individual ads. The findings indicate that the local TV commercials were slightly consistent with the "resistive economy" requirements, except for made-in-Iran goods and services.