عنوان مقاله :
مباني، ظرفيتها و محدوديتهاي علم اقتصاد اسلامي به مثابه علم بومي
عنوان فرعي :
Fundamentals, Capacities, and limitations of Islamic Economics as Domestic Science
پديد آورندگان :
رفيعي آتاني، عطاالله نويسنده عضو هييتعلمي دانشگاه علم و صنعت ايران. ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 58
كليدواژه :
اقتصاد اسلامي , نيوكلاسيك , علم بومي , جامعهشناسي معرفت , روش شناسي , علم اقتصاد , فرهنگ. , نهادگرايي
چكيده فارسي :
درباره ملاك اسلاميت علم اقتصاد، دو رويكرد اساسي وجود دارد. رويكرد نخست، بر آن است كه اقتصاد اسلامي معرفتي است كه تمام هويت دانشي خود را از منابع معتبر شناخت از نظر اسلام كسب ميكند. رويكرد دوم بر آن است كه اسلام به عنوان يك نظامي از ارزشها، باورها، هنجارها، آداب، سنن و انباشت تجربه زيست مسلماني با ساختن بوم، فرهنگ و جامعه اسلامي، ماهيت موضوع و پژوهشگر را در قلمرو پژوهشهاي اقتصادي به واقعيتي مصنوع و برساخته خود تبديل ميكند؛ در نتيجه، دانشِ محصول توصيف و تبيين واقعيتهاي اقتصادي چنين جامعهاي، اسلامي خواهد بود. مقاله پيش رو ظرفيتها و محدوديتهاي رويكرد دوم را كه شهيد صدر? نيز در همين چارچوب علم اقتصاد اسلامي را تحققپذير ميداند نشان خواهد داد. مقاله پيش رو ابتدا اثر فرهنگ بر علم اقتصاد را در چارچوب نظري مكتب اقتصادي نيوكلاسيك و نهادگرايي نشان ميدهد. براي رسيدن به اين منظور ميكوشد تا از دو ديد اساسي آفرينش فاعل شناسايي يا نظريهپرداز اقتصادي و نيز موضوع شناسايي يعني انسان و جامعه، اثر تفاوتهاي فرهنگي را بر كليت دانش اقتصاد نشان دهد. يك ديدگاه بر آن است كه تفاوتهاي فاعل و موضوع شناخت اقتصادي در قلمرو جامعه و فرهنگ اسلامي با فرهنگ و جامعه ملحوظ در دانش اقتصاد متعارف به حدي است كه بايد در جامعه اسلامي دانشي متفاوت پديد آيد. مقاله پيش رو مباني، دلايل و نتيجههاي اين رويكرد را بررسي و نقد ميكند.
چكيده لاتين :
There are two fundamental approach towards the the criterion of Economics as to be Islamic. The first approach considers that Islamic Economics is a knowledge that acquires all its scientific identity from "authentic sources of recognition from Islamic viewpoint". The second approach considers that Islam converts the quiddity of subject matter and the researcher in the field of Economics researches into an artificial reality and self-made, as a system of values, beliefs, norms, customs, traditions, and a collection of Islamic experience of life, with constructing an environment, culture, and Islamic society. This article is to identify the second approach, which Muhammad Baqir al-Sadr considers the "Islamic Economics" as to be realizable in the same framework as well. The article addresses the influence of culture on economics in the theoretical framework of the neoclassic economic school and Institutionalism. For this purpose, the article to refer to the influence of cultural diversity on the totality of economics, from two main viewpoint of the creation of the subject or the economical theoretician and the object that is human being and the society. One standpoint holds that the differences between subject and object of economical knowledge in the scope of society and Islamic culture and the scope of the society of the current economics is in such an extent that it is necessary to establish a new knowledge in Islamic society. This article investigates and criticizes the fundamentals, reasons, and results of this approach.
چكيده عربي :
هناك نهجان للتعرف علي كيفيه اسلمه علم الاقتصاد. علي اساس النهج الاول يعرف الاقتصاد الاسلامي علما يتلقي اصالتها المعرفيه من "المصادر الموثوقه المعرفه في الاسلام". اما علي اساس النهج الثاني يبني الاسلام بوصفه "نظاما من القيم، والمعتقدات، والقيم، والاعراف والعادات والتقاليد والخبرات المتراكمه من حياه المسلمين"، مجتمعا مسلما يسوق الباحث الاقتصادي الي بييه اسلاميه حيث يبدل البحوث الاقتصاديه الي بحوث اصطناعيه انشيت في ضو تلك البييه الاسلاميه، ونتيجه لذلك، وصف الواقع الاقتصادي لمثل هذا المجتمع ياخذ التابع "الاسلامي". تظهر هذه المقاله قدرات النهج الثاني و قيودها علما بان الشهيد الصدر يعتقد ايضا امكانيه تحقيق "الاقتصاد الاسلامي"، في مثل هذا الاطار. تعرض المقاله بدايه اثر الثقافه علي الاطار النظري للاقتصاد الحديث و علي المدرسه الكلاسيكيه الجديده في الاقتصاد. ولتحقيق هذا الغرض، تحاول المقاله تسليط الضو علي تاثير الاختلافات الثقافيه علي الاقتصاد من بعدين، البعد الاول هو عن طريق التعرف علي الفاعل او العالم الاقتصادي والبعد الثاني هو عن طريق التعرف علي الموضوع او الانسان والمجتمع. هناك نظرات مختلفه في هذا المجال لكن وفقا لنظره من النظرات، شده التفاوت بين المجتمع والثقافه الاسلاميه والمجتمع والثقافه المفترضه لعلم الاقتصاد التقليديه تسبب تاسيس علما مختلفا في المجتمع الاسلامي. تتناول هذه المقاله اسباب هذه النظره و نتايجها.
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 58 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان