ديالكتيك جمال و جلال در انديشه عين‌القضات همداني

Dialectic between Jamal and Jalal in Ayn Al Qodat Hamadani`s thought

عين‌القضات همداني با استفاده از جمال، جلال و ديالكتيك آن دو،‌ يك نظام منسجم فكري را پي‌ريزي كرده كه بدون درك صحيح آن نظام،‌ دسترسي به انديشه‌هاي وي ناممكن است. اين حكيم مغاني به‌قدري به اين دوگانه و دوگاني‌هاي ديگر توجه دارد كه شتابزدگي در بررسي انديشه‌هاي او، چه‌بسا منجر به اين برداشت ناصواب شود كه وي ثنوي است. يكي از اين دوگانه كه جلال است و تجليات آن، در انديشه وي و عارفان خراسان به برداشت‌هاي نادرستي از اعتقادات اين طايفه منجر شده و چه‌بسا موجبات مرگ آنان را فراهم آورده است. اين طايفه كه سخنان خود را در پرده رمز بيان مي‌كنند از ادامه‌دهندگان حكمت مغاني‌اند. حكمت مغاني شاه‌كليد رمزگشايي از دستگاه رمزي عين‌القضات محسوب مي‌شود. در اين زمينه استفاده از عرفان نظري به منظور تبيين رمزهاي وي بسيار راهگشاست. هدف اصلي اين پژوهش معرفي اين نظام فكري و رمزگشايي از آن با استفاده از عرفان نظري خواهد بود.

Ayn Al Qodat Hamadani has created a unified thought system through Jamal and Jalal and the dialectic between them. It is impossible to perceive his mindset without a deep understanding of this thought system. He relies so heavily on this duality and other dualities that jumping to conclusions while studying his thought might mislead us to think that he is dualistic. Jalal and its emanations in his thought and Khorasan`s mystics has resulted in misunderstanding their beliefs and even in some cases has cost their lives. They are the followers of Maqian wisdom and express their ideas in symbolic ways. The Maqian wisdom is the key to unraveling these symbols. Moreover, theoretical mysticism is very useful in explaining their symbols. The current paper focuses on introducing this thought system and explaining its symbols through theoretical mysticism