بازنمايي ذهني اعداد در افراد ايراني

Mental Representation of Numbers among Iranian Subjects

هدف: بررسي بازنمايي ذهني اعداد حاكي از ارتباط ميان كميت و فضاست ؛ به طوري كه در افراد اروپايي اعداد بزرگ با سمت راست و اعداد كوچك با سمت چپ ارتباط دارند. با توجه به اهميت درك ماهيت پردازش اعداد در پرورش يا توان بخشي مشكلات حساب در افراد، هدف اين مطالعه بررسي بازنمايي ذهني اعداد فارسي در دانشجويان ايراني است. روش:در اين مطالعه از30 دانشجو خواسته شد در يك تكليف كامپيوتري، زوج يا فرد بودن اعداد را تعيين كنند. هر آزمايه با ظهور يك ستاره در مركز صفحه آغاز و پس از آن يكي از اعداد صفر (0) تا ُنه (9) به جاي ستاره ظاهر شد. در بلوك اول فرد به محض مشاهده ي عدد بايد با دست راست زوج بودن و با دست چپ فرد بودن آن را تعيين مي كرد ( برعكس در بلوك دوم). يافته‌ها: سرعت واكنش افراد راست دست از چپ دست ها بود (002/0p=، 16/12F=). اعداد زوج هم با سرعت بيشتري پردازش شدند (001/0p=، 10/24F=). اعداد 0، 1 و 9 كندتر و عدد 8 نيز به طور معنادار سريع تر از ساير اعداد پردازش شد (05/0p < ). تعامل بين سمت پاسخ × زوج- فرد معنادار (048/0p=، 6/4F=) بود. اين تفاوت تنها براي دست راست معنادار بود (01/0p < ). تعامل زوج-فرد×بزرگي معنادار (001/0p=، 48/6F=) بود. اين معناداري ناشي از تفاوت معنا دار دو عدد هشت و نُه بود (001/0p < ). تعامل سمت پاسخ×بزرگي معنادار بود (001/0p=، 32/8F=). نتيجه گيري: سرعت پاسخ دهي به تكليف ارايه شده با دست راست بيشتر از دست چپ (حدود 18 هزارم ثانيه) و اثر بزرگي اعداد بر سرعت پاسخ هي فقط براي اعداد 0 و 1 با بقيه ي اعداد معنادار بود. به عبارت ديگر، در تكليف تعيين زوج-فرد بودن اعداد، تاثير بزرگي بر نحوه ي پاسخ دهي خودكار نيست. اثر فرديت و MARC در اين مطالعه مشاهده شد. وجود پديده ي SNARC را در زبان فارسي تاييد نمي شد. كوتاه اينكه ، بازنمايي اعداد در فارسي زبان ها با ساير زبان‌هاي اين مطالعه (به غير از زبان عبري) تفاوت دارد. يافته هاي اين مطالعه مي تواند تاثير خط به عنوان يك عامل فرهنگي بر بازنمايي اعداد را مورد توجه قرار دهد

Introduction: The relationship between quantity and space has indicated in many studies. In European people bigger numbers are associated with right and small numbers with left side Understanding the nature of number processing in is important for developing math curriculums and rehabilitation of dyscalculia. This study is aimed to better understand the number representation in Iranian university students. Methods: Thirty students participated in this study. They were asked to complete a two block computerized parity task. Each trial was started with a cross in center of screen. Then the cross was replaced by one of the numbers of 0 to 9.. In first block they pressed left Shift bottom for even numbers and right for odd numbers. The second block was reverse. The order of blocks was counterbalanced alternatively for all participants. Results: Analysis of variance showed higher reaction time for right hand (F=12.16, p=0.002). Also even numbers were processed faster than odds (F=24.10, p=0.001). Magnitude analysis showed slower processing for numbers 0, 1, 9 and faster processing for 8 (p < 0.05). Interaction of parity × response side was significant (F=6.48, p=0.001). Post hoc analysis showed significant different between 8 and 9 (p < 0.001) but not between other numbers (p > 0.05). Interaction of magnitude × response side was significant (F=8.32, p=0.001). Conclusion: Results showed faster response in parity task (about 18ms). Influence of magnitude of numbers on response time was significant only between 0 and 1 and other numbers. This means that magnitude has no automatic effect on response time in parity task. Oddity and MARC effects also were seen. This study did not support the SNARC effect in Iranian people. In summary it is concluded that mental representation of numbers in Iranian people is similar to Hebrew and different from other studied languages. Findings of this study could verify the effect of writing direction on number representation as a cultural product