الگوي مديريت آموزش رياضي؛ راهبردي موثر بر پيشرفت درسي دانش-آموزان پسر دوره متوسطه

هدف اين پژوهش كاربردي، شناساندن، توسعه و اشاعه كاربرد الگوي جديد مديريت آموزش با اجراي سناريوي تدريس آن در كلاس درس رياضي و بررسي تاثير آن بر پيشرفت درسي دانش آموزان پايه اوّل دوره متوسطه است. روش پژوهش، نيمه آزمايشي با استفاده از طرح پيش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه كنترل است. در اين پژوهش دو كلاس به تعداد 72 دانش آموز از مدرسه پسرانه شاهد واقع در شهرستان اسدآباد براي نمونه در دسترس مشاركت داشتند. از اين تعداد، يك كلاس 36 نفره، به منزله گروه كنترل و يك كلاس 36 نفره به مثابه گروه آزمايش انتخاب شدند. گروه كنترل به روش سنتي و متداول آموزش ديد و گروه آزمايش دوره آموزشي خود را براساس سناريوي تدريس الگوي مديريت آموزشطي كرد. ابزار گردآوري اطلاعات، پيش‌آزمون و پس‌آزمون معلم ساخته پيشرفت درسي رياضي بود. تعدادي از آموزگاران و سرگروه‌هاي صاحب نظر آموزشي روايي و اعتبار صوري و محتوايي اين آزمون ها و ميزان انطباق آنها با اهداف آموزشي و محتواي موضوع مورد آموزش را تاييد كردند. براي تجزيه و تحليل اطلاعات نيز از شاخص هاي آمار توصيفي، تي مستقل و تحليل كوواريانس استفاده شد. نتايج حاصل از پژوهش تاثير بسيار معنادار ده گام الگوي جديد مديريت آموزش را بر پيشرفت درسي دانش آموزان در حل مسايل درس رياضي در گروه آزمايشي نشان مي دهد. اين نتيجه همچنين نشان‌دهنده موفقيت الگوي مديريت آموزش در مقابل روش تدريس سنتي و متداول و شاهد علمي منتج از پژوهش براي توصيه به كاربرد اين الگو در تدريس درس رياضي است.

The purpose of this applied research was to identify, develop and promote the use of new Management Education Model (MEM) through implementing its teaching scenario in mathematics classroom and assess its impact on high school students’ academic achievement in the first grade. Research method was semi-experimental with pre-test and post-test design and a control group. In this study, two classes with 72 students from secondary schools in the city of Asadabad were participated as a sample in access. Of these, classes of 36 students, as a control group and 36 students as semi-experimental group were selected. Control group was instructed through traditional method of teaching mathematics and semi-experimental group was instructed through MEM used in a scenario made for teaching the same content of mathematics. Data collection was done through teacher made pre-test and post-test in mathematics achievement. Some expert teachers and supervion chairmen confirmed the reliability, face and content validity of these tests on the base of their correspondence with educational objectives and content of lessons. Descriptive statistics, t-test and analysis of covariance) were used to analyze the data. The results showed high significant impact of the new MEM’s ten steps in teaching mathematics on studentsʹ academic achievement in solving math problems in the experimental group. This result reflected the success of the MEM compared with traditional teaching methods and was a scientific evidence to recommend the use of this model in teaching mathematics.