شماره ركورد :
810054
عنوان مقاله :
«نافرماني مدني» ايده‌اي براي عبور از بن بست نظري ليبراليسم
عنوان فرعي :
“Civil Disobedience”One Idea for Passing “Theoretical dead-end” of liberalism
پديد آورندگان :
رحماني ، تورج نويسنده استاديار گروه علوم سياسي، دانشگاه پيام نور , , مختاري ، علي نويسنده استاديار گروه علوم سياسي، دانشگاه ياسوج ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 18
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
79
تا صفحه :
100
كليدواژه :
Political Devotion , Society Orientation , Modern Political Philosophy , جامعه‌گرايي , ليبراليسم , فلسفه سياسي مدرن , نافرماني مدني , civil disobedience , Liberalism , تعهد سياسي
چكيده فارسي :
نافرماني مدني در مقام شيوه مبارزه، تاريخي طولاني دارد. مبارزه سياسي مهاتما گاندي، مارتين لوتركينگ و نلسون ماندلا در سده بيستم، نمونه‌هاي بارزي از نافرماني مدني محسوب مي‌شوند. البته اين مفهوم در حد يك تاكتيك و شيوه مبارزه سياسي باقي نماند، بلكه در نيمه دوم قرن بيستم مورد تامل نظري و فلسفي برخي از انديشمندان همچون هانا آرنت، يورگن هابرماس، رونالد دوركين، جان رالز و بسياري ديگر قرار گرفت و عملاً به حيطه فلسفه سياسي مدرن وارد شد. در اين مقاله تلاش مي‌شود به درك اين مطلب بپردازيم كه چرا و چگونه تاكتيك نافرماني مدني مورد تامل نظري فيلسوفان واقع شد و به بحثي جدي در حوزه فلسفه سياسي بدل گرديد؟ ديدگاه مطرح در مقاله حاضر اين است كه با دريافتي آرنتي از مفهوم نافرماني مدني و با استناد به صورت بندي سنت فكري جامعه گرايي از بحران ها و تنش هاي آموزه ليبراليسم (كه آموزه‌اي غالب در فلسفه سياسي مدرن به شمار مي‌رود)، مي‌توان زمينه اهميت يابي مفهوم نافرماني مدني در انديشه سياسي مدرن را نشان داد. بحران سنت ليبرال در حوزه نظر و قابليت‌هاي موجود در انديشه نافرماني مدني در تاكتيك و نقد فكري، پيوند اين مفهوم با حوزه انديشه سياسي مدرن را به وجود آورد.
چكيده لاتين :
Civil disobedience has a long history in campaign method position. Political campaign of Mahatma Ghandi, Martin Luther King, and Nelson Mandella in 20 th century, are clear examples of civil disobedience. Of course this concept didn’t remain at the level of tactics and political campaign method, but it had been deliberated theoretically and philosophically by some inellectuals like Hana Arendt, Urgen Habermas, Ronald Dorkin, John Rawls and many others and entered practically to modern political philosophy domain. In this paper we try to comprehend this fact that why and how civil disobedience tactic was deliberated theoretically by philosophers and turned into a serious issue in political philosophy domain? The proposed view in this paper is that through Arendti argumentation of civil disobidience concept and by documentation of society intellectual convention formation of liberalism’s instruction aboat crises and tensions, we can show the importance of civil disobedience concept in modern political thought. The crisis of liberal tradition in theoretical domain and existing capacities of civil disobedience thought in intellecual tactics and criticism, created the bond of this concept with modern political thought domain.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
پژوهش سياست نظري
عنوان نشريه :
پژوهش سياست نظري
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت