عنوان مقاله :
تاثير آراي ابن سينا بر فلسفه اروپا در قرون وسطي
عنوان فرعي :
The Influence of Ibn Sina’s Opinions on European Philosophy in the Middle Ages or Medieval Period
پديد آورندگان :
آزاد، عليرضا نويسنده استاديار دانشگاه فردوسي مشهد , , آزاد، تكتم نويسنده دانشآموخته سطح 3 حوزه علميه خراسان و مدرّس جامعه المصطفي , , رحمت آبادي، اعظم نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 17
كليدواژه :
آكويناس , ابن سينا , الهيات مسيحي , فلسفه اسلامي , فلسفه قرون وسطي
چكيده فارسي :
با توجه به اهميت جريانشناسي انديشهها در شناخت روند تحولات فكري بشر، در مقاله حاضر تلاش شده است تا تاثير آراي فلسفي ابن سينا بر فلاسفه اروپاي قرون وسطي بررسي گردد. هرچند مسيحيان در ابتدا فلسفه مدوني نداشتند، براي تبيين كلاميِ برخي عقايد خود به فلسفههاي يوناني رايج در قرون وسطي روي آوردند، ولي به دليل وجود محدوديتها و مشاهده تعارضهايي كه ميان پارهاي آموزههاي فلسفي و تعاليم ديني وجود داشت، ناچار شدند به سراغ فلسفههاي ديگر از جمله فلسفه اسلامي بروند؛ چرا كه آراي فلاسفه مسلمان و در راس آنها ابن سينا به دليلِ هماهنگي كه ميان عقل و شرع برقرار كرده بودند، ميتوانست گره از كار فرو بسته انديشمندان اروپا بگشايد.
ترجمه آثار ابن سينا به زبانهاي اروپايي، اندكي پس از مرگ او آغاز شد و نظرياتش در بابِ هستيشناسي، خداشناسي، جهانشناسي، روانشناسي و معادشناسي توجه فلاسفه و متالهان اروپاي مسيحي را به خود جذب كرد. افرادي مانند گونديساليوس، ديوينيس، اسكوتوس، اكهارت و راجر بيكن عميقاً تحت تاثير فلسفه ابن سينا قرار داشتند و افرادي نظير آلبرت كبير، توماس آكويناس، الكساندر آو هيلز و يوهانس لاروشلي با اينكه برخي آراي ابن سينا را نپذيرفتند، در انديشههاي خود عميقاً متاثر از فلسفه او بودند.
سه نظر از ديدگاههاي ابن سينا كه بيشترين تاثير را بر فلاسفه مدرسي قرون وسطي نهادند، عبارت بودند از: شناخت و اشراق، رابطه ذات و وجود، مبدا فرديتِ ماده.
چكيده لاتين :
W
ith considering the importance of the current of thoughts in the evolution of human thought, this paper has tried to examine the influence of the philosophical opinions of Ibn Sina on European philosophy on the Middle Ages. Although Christians had no codified philosophy but for their theological determination of their notions they turned to the current Greek philosophies in the Middle Ages. But for the limitations and conflicts between philosophical teachings and religious ones, they obliged to turn to look to other philosophies such as Islamic philosophy. Because the philosophy opinions of Muslims and at the top of them Ibn Sina’s opinions being able to establish the Adaptation between intellect (aql) and the Sharia or Islamic law, they could help the European thinkers in solving problems. The translation of Ibn Sina’s works to European languages was begun shortly after his death. His opinions about ontology, theism, psychology and eschatology were considered by European Christian philosophers and theologians. Scholars such as Gundisalvus, John Duns Scotus, Dionysius ,Eckhart and Roger Bacon were deeply affected by Ibn Sina’s philosophy and and although scholars such as Albert the Great, Thomas Aquinas, Alexander Of Hales, and Larusian did not accept some opinions of Ibn Sina, but their thoughts were profoundly influenced by Ibn Sina’s philosophy. Three of Ibn Sina’s theories which had the most influence on scholastic philosophy of the Middle Ages are: knowledge, ishraq (the wisdom of illumination), the relationship between essence (dhat) and existence (wujud), the primal origin of individuation of matter.
Keywords: Islamic philosophy, The philosophy of the Middle Ages or Medieval Period, Christian theology, Ibn Sina, Thomas Aquinas
چكيده عربي :
لا شكّ في انّ معرفه التيّارات الفكريّه في معرفه سبيل التطوّرات الفكريّه للانسان دور اكيد وبالغ الاهمّيّه، لذلك حاولت الدراسه الراهنه ان تناقش وتعالج تاثير آرا ابن سينا علي فلسفه اوروبا في القرون الوسطي. مع انّ المسيحيّين في العصور الاوّليّه لم يكن لديهم فلسفه مبوّبه ومنقّحه، لكن مسّتهم الحاجه لتبيين عقايدهم الكلاميّه الي الفلسفات اليونانيّه الدارجه والرايجه في القرون الوسطي. امّا بسبب وجود المحاذير ومشاهده بعض المشاكل والتعارضات التي كانت موجوده بين عدد من التعاليم الدينيّه والفلسفيّه اضطرّوا الي المراجعه الي فلسفات اخري ومن جملتها الفلسفه الاسلاميّه وهذا لما انّ آرا الفلاسفه المسلمين وفي قمّتها آرا ابن سينا بسبب التلا?م الذي اوجدت بين العقل والشرع كانت قادره علي حلّ مشاكل وتسا?لات مفكّري الاوروبيّين. فانّ ترجمه آثار وم?لّفات ابن سينا الي اللغات الاوروبيّه بدات بعد مضيّ فتره قليله من وفاته وآرا ابن سينا حول معرفه الوجود، الالهيّات، معرفه العالم، علم النفس ومعرفه المعاد جلبت انظار الفلاسفه والمتالّهين المسيحيّين. فانّ علما مثل جونديساليوس، ديونيس، اسكوطوس، اكهارت وراجر بيكن كانوا الي حدّ كثير متاثّرين لآرا ابن سينا وعلما مثل آلبرت الكبير، طوماس آكوييناس، الكساندر اهل هيلز ويوهانس لاروشلي مع انّهم لم يقبلوا بعض آرا ابن سينا ولكنّهم في آرايهم وتفكّراتهم كانوا متاثّرين الي حدّ بالغ بآرا ابن سينا. وفي نهايه المطاف نشير الي ثلاثه من آرا ابن سينا التي اثّرت اكثر تاثير علي الفلسفه المدرسيّه لاوروبا وهي كما تلي: 1. المعرفه والاشراق، 2. علاقه الذات بالوجود، 3. مبدا الفرديّه والمادّه.
المفردات الرييسه: الفلسفه الاسلاميّه، فلسفه القرون الوسطي، الالهيّات المسيحيّه، ابن سينا، آكوييناس.
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان