تأثير دانه بزرك بر آنزيم‌هاي كبدي و ميزان استئاتوز و فيبروز كبدي در بيماران مبتلا به كبد چرب غيرالكلي: كار آزمايي باليني تصادفي كنترل‌دار

Effect of Faxseed Supplementation on Liver enzymes, Hepatic Fibrosis and Steatosis in Nonalcoholic Fatty Liver Disease: A Randomized-controlled Clinical Trial

سابقه و هدف: شواهدی مبنی بر ارتباط مدیریت عوامل خطر كبد چرب غیرالكلی از جمله چاقی، مقاومت به انسولین و دیابت، دیس لیپیدمی، استرس اكسیداتیو و التهاب با بزرك شناخته شده است. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر بزرك بر آنزیم‌های كبدی، میزان استئاتوز و فیبروز كبدی در افراد مبتلا به كبد چرب غیرالكلی بود. مواد و روش‌ها: در این كار آزمایی بالینی كنترل‌دار، 50 فرد مبتلا به كبد چرب غیرالكلی به دو گروه تقسیم شدند. افراد گروه شاهد به مدت 12 هفته، توصیه‌های تغذیه‌ای و فعالیت بدنی و افراد گروه مداخله روزانه یك پیمانه 30 گرمی بزرك آسیاب شده را علاوه بر این توصیه‌ها دریافت كردند. آنزیم‌های كبدی و همچنین میزان استئاتوز و فیبروز كبدی افراد در ابتدای پژوهش و پایان هفته دوازدهم اندازه‌گیری گردید. شاخص‌های تن‌سنجی و میزان فعالیت بدنی افراد نیز در ابتدا و پایان مطالعه تعیین شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 20 انجام گرفت. یافته‌ها‌: از بین 50 نفر كه داوطلبانه در این پژوهش شركت كردند، 24 نفر در گروه مداخله و 22 نفر در گروه شاهد، پژوهش را به پایان رساندند. تفاوت معنی‌داری در متغیرهای مخدوش‌كننده در ابتدای مطالعه بین دو گروه مورد مطالعه مشاهده نشد. پس از 12 هفته، غلظت سرمی آنزیم‌های كبدی در گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد به‌طور معنی‌داری كاهش بیشتری یافت (05/0>‌P). همچنین بهبود شاخص‌های فیبروز و استئاتوز كبدی در گروه مداخله معنی‌دارتر از گروه شاهد بود (به ترتیب: 03/0P< و 04/0P<) به‌طوری كه در گروه دریافت‌كننده بزرك، میزان فیبروز و استئاتوز به ترتیب KPa26/1 و dB/m 47 نسبت به ابتدای مداخله كاهش داشت در حالی كه این كاهش در گروه شاهد به ترتیب KPa78/0 و dB/m45/15 بود. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد بزرك می‌تواند روش درمانی جدیدی در اصلاح كبد چرب غیرالكلی به شمار آید.

Background and Objectives: There is evidence suggesting a relationship between flaxseed and NAFLD risk factor management including obesity, insulin resistance and diabetes. The objective of present study was to evaluate the effects of supplementation with Flaxseed on liver enzymes, hepatic fibrosis and steatosis in patients with NAFLD. Materials and Methods: A two-arm randomized controlled clinical trial was conducted on 50 patients with NAFLD. The participants were assigned into a lifestyle modification (LM) on the NIH guidelines, or LM + 30 g/d brown milled Flaxseed for 12 weeks. Liver enzymes and hepatic fibrosis and steatosis were assessed at the baseline and at the end of the study. In addition, data were collected on anthropometric measurements and physical activity. The SPSS 20th version was used for data analysis. Results: Among the 50 volunteers, 24 in the treatment group and 22 in the control group completed the study. At the baseline, no significant differences were seen in the background variables between the two groups. After 12 weeks, flaxseed supplementation was associated with a significantly greater reduction in the liver enzymes of alanin aminotransferase, aspartate aminotransferase and &gamma-glutamyltransferas (P < 0.05). The mean reduction in fibrosis score in the flaxseed group was significantly greater than in the control group (-1.26 vs. -0.78 P = 0.03), similarly as steatosis score (-47 vs. -15.47 P = 0.04). Conclusion: On the basis of the findings, it can be concluded that flaxseed supplementation can act as a new therapeutic approach in NAFLD management.