بررسي ارتباط بين تغيير مديريت شركت با ريسك نكول و عملكرد شركت

The Association between Management turnovers With Default Risk and Corporate Performance

مهم‌ترين معيار سرمايه گذاري در بازار سرمايه ريسك و بازده شركت‌هامي‌باشد، از اين رو سرمايه گذاراني بيشترين موفقيت را كسب مي‌كنند كه به اين دو معيار توجه ويژه اي داشته باشند. تغيير مديريت شركت‌ها منجر به تصميمات متفاوتي در حوزه مالي شركت‌هامي‌شود در نتيجه جز عوامل اثر گذار بر ريسك و بازدهي شركت‌ها محسوب مي‌گردد. در اين پژوهشارتباط بين تغيير مديريت شركت با ريسك نكول و عملكرد شركت در بازار سرمايه ايران براي دوره زماني 1385 تا 1390 با نمونه‌اي از 103 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسي شده است . اندازه گيري عملكرد شركت به وسيله سه معيار بازدهي دارايي‌ها، بازدهي حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده اقتصادي مي‌باشد. روش آماري مورد استفاده در اين تحقيق روش همبستگي و رگرسيون چند متغيره است كه تخمين آن با استفاده از نرم افزار SPSSمي‌باشد. نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد كه بينتغيير مديريت شركت با ريسك نكول رابطه اي مستقيم و معنادار وجود دارد همچنين رابطه تغيير مديريت با سه معيار ارزيابي عملكرد يعني بازدهي دارايي‌ها، بازدهي حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده اقتصادي به صورت معكوس و معنا دار مي‌باشد.

Risk and return of the firms are most important investing criteria in capital market so investors who have more pay attention to this criteria, are successful. Changing management companyʹs cause different decisions in financial area of firms ,and therefore, it has an effective impact on risk and returns of the firms. In this study, the relationship between a companyʹs management to change the default risk and capital market performance of companies in Tehran Stock Exchange for the period 1385 to 1390 was in total, 618 observation periods was used to measure the performance of three criteria: return on assets, return on equity, economic value added was. Statistical methods used in this study is multiple regression method. The results show that the change in corporate management with respect to default risk but there is a direct relationship between the change in corporate management with the three criteria to evaluate the performance efficiency of assets, return on equity economic value added, to reverse