عنوان مقاله :
بررسي رابطه‌ي ذهن‌آگاهي و راهبردهاي فراشناخت با سبك‌هاي يادگيري دانشجويان
پديد آورندگان :
حميدي، فريده نويسنده دانشيار روانشناسي، گروه علوم تربيتي، دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي , , حيدري زاده شيرازي ، سارا نويسنده كارشناس ارشد روانشناسي تربيتي، دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 68
كليدواژه :
ذهن آ گاهي , سبك هاي يادگيري , راهبردهاي فراشناختي
چكيده فارسي :
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه ي ذهن آگاهي و راهبردهاي فراشناختي با سبك هاي يادگيري دانشجويان كارشناسي دانشگاه شيراز است. روش: پژوهش از نوع توصيفي- همبستگي است كه براي انجام آن،280 نفر از دانشجويان كارشناسي دانشگاه شيراز با روش نمونه گيري دردسترس انتخاب شدند. ابزار اين تحقيق، پرسش نامه هايي فراشناخت الشوت-موهر (2004)، ذهن آگاهي تورنتو (2006) و پرسش نامه ي سبك هاي يادگيري كلب (1985) بود. ضريب پايايي پرسش نامه ها به ترتيب 97/0 85/0 و 98/0 به دست آمد. روش هاي آماري مورد استفاده شامل آمار توصيفي (ميانگين، درصد فراواني، روش همبستگي پيرسون) و آمار استنباطي (رگرسيون لوجستيك) بود. يافته ها: نتايج تحقيق نشان داد كه رابطه ي ذهن آگاهي با سبك يادگيري هم گرا معكوس و با سبك يادگيري واگرا مثبت است. همچنين رابطه ي راهبردهاي فراشناختي با سبك واگرا مثبت و با سبك انطباقي هم مثبت و هم معكوس است و با سبك يادگيري جذب كننده نيز رابطه‌ي منفي دارد. نتيجه گيري: بنابراين افرادي كه ذهن آگاهي و فراشناخت زيادي دارند، بيشتر از سبك يادگيري واگرا استفاده مي كنند
چكيده عربي :
Introduction: The present research aimed to evaluate the possible association of mindfulness and metacognitive strategies with learning styles among basic science students at Shiraz University. Method: This correlation study followed a descriptive method whereby 280 students were enrolled through convenient sampling. Toronto Mindfulness Scale, Kolb learning style questionnaire and the metacognition scale were employed as study tools. The validity of our applied questioners was 0.97, 0.85 and 0.98, respectively. Data were analyzed thorough descriptive method and logistic regression. Results: Our findings demonstrated an inverse and meaningful relation between convergent learning style and mindfulness as well as a direct relation between divergent learning style and mindfulness. Likewise, there was a direct and meaningful relation between metacognitive strategies and student’s divergent style and an inverse relation between metacognition and students’ accommodate learning style, also with the students’ assimilated learning style. Conclusion: Individuals who possess higher mindfulness and metacognitive capacity appeared to more subject to divergent learning style
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 68 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
