بررسي رابطه خودحفاظتي كاركنان بهداري كل ناجا در ميزان رضايتمندي ارباب رجوع

The Relationship between Self-protective Role of Police Medical Department Staff and Hospital Customers` Satisfaction

هدف كلي اين تحقيق، بررسي نقش خودحفاظتي كاركنان بهداري كل ناجا بر ميزان رضايتمندي ارباب-رجوع با مطاله ي موردي در بيمارستان‌هاي ناجا در تهران در سال 1392 بوده است. مباني نظري از منابع مختلف جمع‌آوري و برمبناي آن مدل تحقيق طراحي شد. ماهيت اين پژوهش به لحاظ هدف از نوع كاربردي و از نظر روش، توصيفي از نوع پيمايشي است. جامعه ي آماري تحقيق شامل تعداد 972 نفر از كاركنان بهداري كل و بيمارستان‌هاي تابعه بوده كه براساس جدول مورگان، نمونه‌اي به صورت تصادفي به‌حجم 275 نفر انتخاب و پرسشنامه ي مدنظر بين آنها توزيع شد كه تعداد 231 پرسشنامه تكميل و بعد از جمع‌بندي مورد تحليل آماري قرار گرفت. در اين پژوهش تعداد چهار سوال در مورد خود حفاظتي وجدان مدار‌، خودحفاظتي معنويت‌گرا، خودحفاظتي دانش مدار و خودحفاظتي تعامل گرا مطرح شد؛ سپس عمليات جمع‌آوري اطلاعات از طريق پرسشنامه ي32 سوالي با طيف ليكرت و با استفاده از يك مقياس داراي پايايي و روايي مورد بررسي قرار گرفت و داده هاي حاصل، با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي (با آزمون خي دو و فريدمن) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد كه گويه هاي مزبور در ميزان رضايتمندي ارباب رجوع تاثير زيادي دارد و آزمون «كاي اسكوار» نيز اين موضوع را تاييد نموده است. اين پژوهش نشان مي دهد واپايش كاركنان در بخش درماني بهداري كل با الگوي خودحفاظتي در چهار متغير وجدان مدار، معنويت گرا، تعامل گرا و دانش مدار، در حد بسيار زياد امكان پذير بوده و مديران را در براي رسيدن به هدف هاي آرماني خود كه همان خدمات دهي به كاركنان خدوم ناجا و افزايش ميزان رضايتمندي ارباب رجوع است ياري مي رساند. آزمون فريدمن نشان مي دهد متغير خودحفاظتي وجدان مدار بيشترين تاثير را بر رضايتمندي ارباب رجوع و متغير خودحفاظتي دانش مدار كمترين تاثير را بر رضايتمندي ارباب رجوع دارد و ميزان تاثير خودحفاظتي معنويت‌گرا و تعامل‌گرا با هم برابر است ؛ بنابراين بر اساس نتايج به دست آمده از آزمون هاي فوق، پيشنهاد‌هايي كاربردي و پژوهشي داده شده است.

The purpose of this study was to investigate the self-protective role of the Police Medical Department Staff on customer satisfaction with case study of Police Tehran hospitals in 2013. Various sources collected on the basis of theoretical principles and research model was designed. The study consisted of 972 subjects of the medical staff and affiliated hospitals, which according to Morgan table, a sample of 275 subjects were randomly selected. The questionnaires distributed among them which 231 questionnaires were completed and were statistically analyzed. The nature of the research purpose is an applied one and the method is descriptive survey. In this study, four questions about conscience-oriented self-protection, Spirituality-oriented self-protection, knowledge-oriented self-protection and interactional self-protection, were introduced. Then the information collected through Likert questionnaire with 32 items using a valid and reliable scale and the resulting data were analyzed using descriptive and inferential statistics (chi-square test and Friedman). Each of the four independent variables has meaningful effects on customers’ satisfaction and Chi-square test confirmed it, as well. The research shows that control of staff is viable in a great deal by conscience-oriented, Spirituality-oriented, knowledge-oriented and interactional self-protections and it is helpful for managers purpose, i.e. to increase customers satisfaction. The results of Friedman test on the effectiveness of each of the four independent variables priorities, shows that conscience-oriented self-protection variable was the greatest impact on customer satisfaction and knowledge-oriented protection had the lowest impact on client satisfaction. And the effect of interaction-oriented and spirituality oriented factors are the same and not giving preference to one another. Therefore, based on the results of the above tests, practical suggestions and implications are presented.