عنوان مقاله :
بررسي نظريه سود نيوكلاسيكي و مقايسه آن با ديدگاه اسلامي
عنوان فرعي :
Neoclassical Profit Theory and its Comparison with Islamic Perspective
پديد آورندگان :
اسلاملوييان، كريم نويسنده دانشيار دانشگاه شيراز Eslamloyan, Karim
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 24
كليدواژه :
نظريه سود , نااطميناني , اقتصاد نيوكلاسيكي , منشا سود , اقتصاد اسلامي , ريسك
چكيده فارسي :
اين مقاله با ارزيابي نظريه سود نيوكلاسيكي و بررسي ديدگاه اسلامي، مولفههاي لازم براي ساخت يك نظريه اسلامي سود را مورد توجه قرار ميدهد. ابتدا ديدگاه نيوكلاسيكها در خصوص مفهوم، منشا و مالكيت سود بررسي و بر تفاوت ميان ريسك و نااطميناني تاكيد ميگردد. نشان داده ميشود كه نيوكلاسيكها درباره تعلق سود به سرمايه (عامل سوم) يا تعلق آن به عامل چهارم (كارآفرين) با يكديگر اختلاف دارند. افزون بر اين در خصوص رابطه ميان استحقاق دريافت سود و پذيرش مخاطره نيز توافق وجود ندارد. هنگامي كه اين مكتب در چارچوب تعادل عمومي ارايه ميشود در عمل سود را از نظام سرمايهداري حذف ميكند. با توجه به اينكه در مورد منشا سود، تعلق آن و در نتيجه نوع تقسيم آن، اتفاق نيست، نتيجه كلي اين است كه در مكتب نيوكلاسيكي يك نظريه منسجم براي سود وجود ندارد. سپس با بررسي ديدگاههاي اسلامي، به نكات و مولفههاي لازم براي نظريهپردازي در خصوص سود اشاره ميشود. نتيجه اين است كه در يك اقتصاد اسلامي لازم نيست سود فقط متعلق به يك عامل توليد مانند سرمايه يا كارآفرين باشد؛ بلكه كار و ساير نهادهها نيز ميتوانند در سود شريك شوند. به علاوه، اين اصل كه پذيرش خطرات ناشي از نااطميناني توسط عوامل توليد، منشا استحقاق سود براي آنهاست، منافاتي با نگرش اسلامي ندارد. در پايان به چالشهاي پيش روي ديدگاه اسلامي اشاره و بر لزوم توسعه بحث براي تدوين يك نظريه اسلامي سود تاكيد ميشود.
چكيده لاتين :
This paper studies the neoclassical profit theory and Islamic perspective on profit and investigates the necessary components required for establishment of an Islamic theory. In this paper, first, we discuss the neoclassical standpoint on the concept, origin, and the issues of ownership of profit. The emphasis is on the distinction between risk and uncertainty. In a dynamic world, when uncertainty is absent from neoclassical models, therefore, no profit exists. We explain that the neoclassical economists are divided on this issue that whether the third factor of production (capital) or the forth factor (such as entrepreneur) should own the profit. Moreover, the general equilibrium approach adopted by neoclassical economics eliminates the profit from the capitalistic system. It is shown that neoclassical economics lacks a coherent and consistent theory of profit. We also explain Islamic perspective in the fields of concept, origin and allocation of profit. We make clear that in Islamic economics there is no need to allocate profit to only one factor of production such as capital or entrepreneur. All factors of production including labor can earn profit in a profit-loss sharing system advocated by Islamic economics. Moreover, the fact that profit is a result of uncertainty is not in contrast with Islamic principles. Finally, we address the limitations and challenges that one should take into consideration when developing an Islamic theory of profit.
چكيده عربي :
ينطلق هذا البحث من دراسه نظريه ارباح الكلاسيكيه الجديده ودراسه الرويه الاسلاميه، من اجل توجيه الانظار نحو المكوّنات اللازمه لايجاد نظريه اسلاميه في الارباح. حيث بدا اوّلاً بدراسه رويه الكلاسيكيين الجُدد حول مفهوم ومنشا وملكيه الارباح، ثم يركّز علي الفارق بين المخاطره وانعدام الثقه، ويظهر من خلال ذلك ان الكلاسيكيين الجُدد يختلفون في ما بينهم حول عايديه الارباح؛ وهل هي تعود الي راس المال (العامل الثالث) ام تعود الي من يوجد العمل (العامل الرابع). وبالاضافه الي ذلك لا يوجد بينهم اتفاق في وجهات النظر حول العلاقه بين استحقاق الحصول علي الربح وتقبل المخاطره. فهذه المدرسه حين تُطرح في اطار التوازن العام، فانها من الناحيه العمليه تزيل الارباح من النظام الراسمالي. ونظراً الي عدم وجود اتفاق في وجهات النظر بشان الربح، وعايديّته، وبالنتيجه اسلوب تقسيمه فان النتيجه النهاييه المستخلصه من كل ذلك هي ان المدرسه الكلاسيكيه الجديده تفتقر الي راي موحّد حول الارباح. بعد ذلك يتناول هذا البحث الآرا الاسلاميه المطروحه في هذا المجال ويشير في سياق ذلك الي الامور والمكوّنات اللازمه لطرح نظريه حول الارباح. والنتيجه هي في الاقتصاد الاسلامي ليس من الضروري ان تُعطي الارباح لعنصر واحد فقط كان يكون راس المال او العمل، بل يمكن ان يشترك العمل والعناصر الاخري في تقاسم الارباح. وبالاضافه الي ذلك فان المبدا القايل باعطا الارباح في مقابل تقبل المخاطر الناجمه عن عدم الثقه لدي عناصر الانتاج، لا يتعارض مع الرويه الاسلاميه. وفي الختام اشار هذا البحث علي التحديات التي تواجه هذه الرويه الاسلاميه وركّز علي ضروره اجرا المزيد من البحوث لصياغه نظريه اسلاميه للارباح.
عنوان نشريه :
جستارهاي اقتصادي ايران
عنوان نشريه :
جستارهاي اقتصادي ايران
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 24 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان