مصرف منظم صبحانه و پيش‌بيني‌كننده‌هاي آن بر اساس تيوري شناختي اجتماعي در ميان دانشجويان دختر دانشگاه علوم پزشكي همدان

Regular Breakfast Consumption and its Predictors Based on the Social Cognitive Theory in Female Students of Hamadan University of Medical Sciences

سابقه و هدف: عليرغم فوايد شناخته‌شده مصرف منظم صبحانه، ميزان حذف اين وعده غذايي بالا است. مطالعه حاضر باهدف شناسايي عوامل موثر در مصرف صبحانه در ميان دانشجويان دختر دانشگاه علوم پزشكي همدان و با استفاده از متغيرهاي نظريه شناختي اجتماعي انجام گرديد. مواد و روش‌ها: در اين مطالعه مقطعي، 423 دانشجوي دختر از دانشكده‌هاي مختلف دانشگاه علوم پزشكي همدان موردبررسي قرار گرفتند. نمونه‌گيري به‌صورت تصادفي چندمرحله‌اي بود. تواتر مصرف صبحانه و متغيرهاي نظريه شناختي اجتماعي شامل آگاهي، اميد و انتظار پيامد، يادگيري مشاهده‌اي، حمايت اجتماعي و خودكارآمدي با استفاده از يك پرسشنامه خود ايفا اندازه‌گيري شد. تحليل داده‌ها با استفاده از نسخه 16 نرم‌افزار SPSS و با به‌كارگيري آزمون‌هاي كاي‌دو، آناليز همبستگي و رگرسيون خطي انجام شد. يافته‌ها: 24 درصد از دانشجويان گزارش كردند كه به‌صورت منظم صبحانه مصرف مي‌كنند. ميزان حذف صبحانه در ميان دانشجويان 10 درصد و ميانگين مصرف 2/4 بار در هفته بود. از بين سازه‌هاي تيوري شناختي اجتماعي، خودكارآمدي (001/0P < ) و حمايت اجتماعي (001/0P < ) پيش‌بيني‌كننده معني‌دار مصرف صبحانه در ميان دانشجويان بودند. اين دو متغير درمجموع توانستند 64 درصد از تغييرات رفتار مصرف صبحانه را تبيين نمايد. نتيجه‌گيري: نتايج اين مطالعه نشان داد كه در طراحي مداخلات تغذيه‌اي در جهت افزايش مصرف صبحانه در دانشجويان دختر بايد خودكارآمدي و حمايت اجتماعي را مورد هدف قرار داد.