بررسي انتقادي ديدگاه خاورشناسان درباره سيره حكومتي امام حسن مجتبي

The Critical Study of Orientalists’ View Concerning the Governmental Conduct of Imam Hassan Mojtaba PBUH

شايد بيشترين نقدها و شبهه‌افكني‌هاي خاورشناسان درباره امامان شيعه: متوجه امام حسن مجتبي7 باشد. رويدادهاي پر تنش دوران كوتاه خلافت امام7 كه به صلح با معاويه انجاميد و نيز حوادث پس از صلح، زمينه‌ساز بروز پرسش‌هايي فراوان در بين خاورشناسان شده است. پاسخ خاورشناسان به اين پرسش‌ها در دو دسته كلي قابل تقسيم‌بندي است؛ دسته‌اي زبان به نقد امام7 گشوده‌اند و گروهي نيز با نگاهي واقع‌گرايانه به ارزيابي شرايط اجتماعي آن روزگار و رفتار سياسي امام پرداخته و موضع سياسي ايشان را منطقي دانسته‌اند. اين مقاله پس از گزارش ديدگاه مثبت و منفي خاورشناسان، با استناد به منابع تاريخي و حديثي، به نقد ديدگاه منفي آنان پرداخته است.

Among the criticisms and suspicions made by the orientalists regarding the Shiite Imams, the most issues are directed towards Imam Hassan Mojtaba PBUH. The occurrence of stressful events in the short period of Imam Hassan’s caliph led to the peace with Muawiyah as well as the incidents happened following the peace provided the ground for the raising of numerous questions among the orientalists. The orientalists’ answers to these questions are divided into two general branches: one group has criticized Imam and the other has investigated the social circumstances of that time as well as Imam’s political conduct through a realistic view and considered his political position as a logical one. Following the report on the negative and positive view of orientalists, this article has criticized them referring to the historical and tradition sources.