كاربرد تحليل مولفه هاي اصلي مقاوم با تبديلات لگاريتم ريشه اي و روش فركتال عيار- مساحت براي جداسازي آنومالي هاي ژيوشيميايي در كانسار طلا- آرسنيك زرشوران، شمال تكاب

Application of Rubost Principal Components Analysis with Log-Ratio Transformations and Concentration-Area Fractal Method for Separation of Geochemical Anomalies in the Zarshuran Au-As Deposit, North o

هدف از پژوهش حاضر جداسازي آنومالي هاي ژيوشيميايي با استفاده از تبديلات لگاريتم ريشه اي در تحليل مولفه هاي اصلي مقاوم و كلاسيك، مدل فركتالي عيار- مساحت و ارايه مفيدترين روش كه داراي بيشترين انطباق با ساختارهاي زمين شناسي است در منطقه معدني زرشوران مي باشد. روش هاي بكارگرفته شده با استفاده از ساختارهاي زمين شناختي، مساحت آنومالي هاي بدست آمده نسبت به كل منطقه معدني، و شواهد صحرايي مورد قياس قرار گرفتند. تحليل مولفه هاي اصلي مقاوم (RPCA)، به همراه تبديلات لگاريتم ريشه اي ايزومتريك (ilr) جهت باز كردن و كاهش اثر مشكل بسته بودن داده هاي ژيوشيميايي مورد استفاده قرار گرفتند. نقشه آنومالي طبقه بندي شده با فاصله 20 درصدي از نقشه هاي درونيابي شده از مولفه اول (PC1)، براي تحليل مولفه هاي مقاوم و كلاسيك مورد استفاده قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه مقادير بالاتر (80% < ) از مولفه هاي اصلي مقاوم و كلاسيك به ترتيب شامل پوشش آنومالي 54/32 و 16/18 درصدي از منطقه معدني زرشوران مي باشند. بنابراين تحليل مولفه هاي اصلي مقاوم با مساحت كمتر داراي انطباق بهتري با منطقه معدني پيشين زرشوران، واحد زرشوران، آهك سيليسي شده چالداغ، و مكان هاي جديد براي اكتشافات بيشتر كه با بازديدهاي صحرايي تاييد شده اند، مي باشد. روش فركتال عيار- مساحت با وجود پوشش آنومالي كمتر (06/8 درصدي)، موقعيت آنومالي ها صرفاً منطبق با منطقه معدني زرشوران، بدون هرگونه منطقه اكتشافي جديد مي باشد. مقايسه روش هاي مورد مطالعه نشان مي دهد كه تحليل مولفه هاي اصلي مقاوم با حذف مشكل بسته بودن داده هاي ژيوشيميايي براي اكتشافات آتي طلا در محدوه معدني زرشوران مفيدتر مي باشد.

The aim of the present study is to delineation of geochemical anomalies by using rubost principal components analysis with log-ratio transformations, classic principal components analysis, concentration-area fractal model (C-A model) and finally present the useful methods which have the better coincide with geological features in the Zarshuran district. The applied methods were compared using geological features, occupied area of anomalies respect to the total study area and field observations. Robust principal components analysis (RPCA) couple with isometric logratio (ilr) transformations were utilized to open the geochemical data in order to reduce the effects of the data closure problem. The 20-quantile intervals decomposed anomaly maps from PC1 were obtained from the robust and classical PCA. Results indicated that the upper quintile ( > 80%) of robust and classical PCA cover 32.54% and 18.6% of area of anomaly, respectively. As a result, the robust PCA with smaller area of anomaly has good spatial associations with outcrops of Zarshuran former mining area (ore filed), Zarshuran unit, Chaldagh silicified limestone and newly explored works confirmed by field observations. Although the C-A model show a smaller area of anomaly (8.06%), the anomaly locations are limited to Zarshuran old mining area without new exploration targets. Comparison of the models indicates that the RPCA model with deletion the closure problem of geochemical data is more beneficial to further Au exploration in the Zarshuran mining district.