عنوان مقاله :
بررسي انتقادي مقاومت در انديشه ميشل فوكو
عنوان فرعي :
A Critical Analysis of Resistance in Michel Foucaultʹʹs Thoughts
پديد آورندگان :
پارسانيا، حميد نويسنده گروه علوم اجتماعي-دانشگاه باقرالعلوم Parsania, H , يوسفي، ظاهر نويسنده دانشجوي دكتري فلسفه اسلامي جامعه المصطفي العالميه ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 27
كليدواژه :
Truth , ميشل فوكو , truth policy , ميشيل فوكو , اخلاق مقاومت , ازاله الموضوع , الحقيقه , القدره , المبادي الانثروبولوجيه , المقاومه , حقيقت , de-subjectification , سوژه زدايي , foundations of anthropology , سياست حقيقت , Michel Foucault , سياسه الحقيقه , power , مباني انسان شناسي , resistance , مقاومت , morality resistance , قدرت , اخلاق المقاومه
چكيده فارسي :
رهايي و مقاومت به مثابه هدف نهايي طرح هاي پژوهشي فوكو، مسيله است كه در عين اهميت، كمتر بدان توجه شده است. اين مقاله، پس از توصيف و تحليل مقاومت از منظر فوكو، به نقد مبنايي آن بر بنياد برخي مفروضات انسان شناسي مفروض در آن پرداخته است. ازآنجاكه سوژه زدايي يا نفي سوژه، كانون بحث مقاومت در انديشه فوكو مي باشد، مقاومت همچون سوژه بر محور هاي سه گانه حقيقت، قدرت و اخلاق دوران دارد. مقاومت چون كاربست نيرو، در مقابل قدرت و رژيم حقيقت آن است همچون قدرت داراي دو شكل ايجابي و سلبي است. شكل ايجابي مقاومت، كه خارج از چارچوب سلطه به وجود مي آيد، از ديد فوكو به صورت زيبايي شناسي خود ظهور مي كند. اما جوهر مقاومت سلبي را نفي و امتناع از انقيادِ حاصل از رژيم حقيقت - قدرت و محدوديت هاي بر سازنده آن، در جهت نيل به رهايي و آزادي شكل مي دهد كه خود به دو صورت نظري و عملي قابل تقسيم است.
چكيده لاتين :
The question of deliverance and resistance which represents the final aim of Michel Foucaultʹs research projects, has not received due attention in spite of their importance.
Having described and analyzed Foucault’s view about resistance, this paper fundamentally criticizes it in reference to certain anthropological assumptions included in it.
Since Foucault’s thought on resistance is centered on the negation of the subject, resistance, like the subject, concentrate on three questions: truth, power and morality. Resistance, like the application of power is, in contrast with power and its regime of truth, like power, has two forms: positive and negative.
Foucault’s sees that the positive form of resistance that comes into being outside the framework of hegemony, manifests itself as an aesthetic form.
But, the essence of negative resistance is formed by the negation and rejection of subjection resulting from the truth-power regime and the limitations placed on its maker, in order to achieve deliverance and freedom which can be divided into two forms: theoretical and practical.
چكيده عربي :
تعدّ الحريّه والمقاومه كهدفين غاييين للمشاريع البحثيه عند فوكو مسالتين لم تكونا موضع اهتمام الباحثين، وهذا علي الرغم من اهميّتهما. امّا هذه المقاله، فقد تطرقت الي النقد المبديي علي اساس المفروضات الانثروبولوجيه، وذلك بعد وصف المقاومه وتحليلها من منظار فوكو. ولمّا كانت ازاله الموضوع او نفيه في بوره ابحاث المقاومه في فكر فوكو، فانّ المقاومه تتمحور كالموضوع حول المحاور الثلاثه وهي الحقيقه، والسلطه، والاخلاق. انّ المقاومه هي بمثابه استخدام القوّه امام السلطه ونظامها للحقيقه، كما انّ المقاومه تضاهي السلطه في انقسامها الي النوعين الايجابي والسلبي. امّا ميشيل فوكو، فيري انّ النوع الايجابي للمقاومه الذي ينطلق خارج اطار السلطه يظهر في اعلي مراتبها الجماليّه؛ ولكن يشكّل النفي والامتناع عن الانقياد الناتج عن نظام الحقيقه-القدره ومحدوديّاته في نطاق الوصول الي الحريّه والانعتاق جوهرَ المقاومه السلبيّه، حيث يمكن تقسيم هذا النوع من المقاومه الي المقاومه النظريّه والعمليّه.
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 27 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
