بررسي تاثير شيوه هاي يادگيري و مديريت دانش بر چابكي سازماني درگمرك شهيدرجايي بندرعباس

امروزه تمامي نظريه پردازان سازمان هاي اقتصادي اذعان دارند كه جهت حضور مستمر و پايدار در عرصه رقابت جهاني، سازمان ها بايد حول محورعلم و دانش وآگاهي فعاليت نمايند. انفجار دانش و رشد روزافزون فناوري اطلاعات،پاسخ گوبودن سازمانهابه خدمت گيرندگان خود، همگام بودن سياستها و قوانين اجرايي سازمانهاي اقتصادي باچالشهاي موجود،حجم اطلاعات، پديده اينترنت و مساله جهاني شدن، از عوامل كليدي و موثري هستند كه باعث ميشودكاركنان وسازمانها در راستاي انتقال به جامعه اي همواره مبتني بر علم و دانش و آگاهي حركت مي نمايند. افزايش قابليت ها و توان مهارت هاي كاري از طريق بهره گيري خردمندانه از فناوري اطلاعات در آينده عاملي حياتي براي سازمانها و صنايع بشمار خواهد آمد اينك، دانش، مهمترين پديده اي است كه يك سازمان مي تواند 1-كسب كند. 2- گسترش دهد.3-ارتقا دهد. مديريت دانش، بيش از آنكه نوعي تفكردرباره چگونگي اداره يك سازمان باشد، نوعي دارايي راهبردي براي افراد و سازمانهاست. با اطمينان مي توان گفت كه پايه و اساس مديريت دانش در يك دوره كوتاه مدت، به بهره برداري بهينه از اطلاعات قابل دسترسي و منابع موجود منجر خواهد شد; در حالي كه در دوره هاي بلندمدت نيز قادر است پيشرفت و توسعه سازماني را براي آينده اي مطمين، تقويت نمايد. مديريت دانش به عنوان نيازي استراتژيك، براي تمامي سازمان ها در هزاره سوم مطرح است. هم اكنون سازمان ها و موسسات آگاه شده اند كه مديريت دانش،"چيزي" بيش از دستيابي اتفاقي به دانشي يكپارچه و جامع است. مديريت دانش را مي توان توانايي تبديل داده ها به اطلاعات و همچنين اطلاعات به دانش تعبير نمود و مديران بايد به اين امر واقف گردند كه اجراي مديريت دانش در سازماني كه همواره با فناوري اطلاعات در تعامل است، فوايد استراتژيك بي شماري به دنبال خواهد داشت،درسازمانهاي درگيربا چرخه اقتصاد كشورمبتني بردانش،ازسرمايه فكري به منظور خلق وافزايش ارزش سازماني استفاده ميشود.