اولويت‌بندي سياست‌گذاري در بهبود رفتارهاي ارتقا دهنده سلامت در زنان كارگر: يك مطالعه تلفيقي متوالي

The Priorities of Policy Making for Health Promotion Behaviors of Female Workers: A Sequential Mixed Method Study

زمینه و هدف: درك اولویت‌های سیاست‌گذاری سلامت زنان كارگر یكی از مهمترین چالش‌های مدیریت سلامت در كشور است. هدف این مطالعه اولویت‌بندی سیاست‌ها در بهبود رفتارهای ارتقادهنده سلامت زنان كارگر بود. روش بررسی: این مطالعه به شیوه تلفیقی متوالی كیفی-كمی در سال 1392 صورت گرفت. بخش كیفی در قالب بحث گروهی متمركز با نمونه‌گیری هدفمند با حداكثر تنوع انجام شد. در بخش كمی ابزار مطالعه طراحی و روان‌سنجی گردید. سپس در مطالعه تجربی با نمونه‌گیری تصادفی، ابزار بصورت پیش آزمون در گروه 70 نفری(35 نفر مداخله، 35 نفر شاهد) زنان كارگر استفاده شد. پس از مداخله آموزشی در گروه مداخله، نتایج در پس آزمون با گروه شاهد مقایسه گردید. یافته‌ها: بر پایه تحلیل محتوای مصاحبه‌ها، عبارات ابزار پژوهش طراحی گردید. متوسط شاخص روایی محتوای ابزار 0/93 بود. نتایج روایی سازه تاییدی ابزار به صورت 0/97=CFI، 0/95=GFI، 0/96=IFI، 0/98=NNFI، 0/97=NFI و 0/05=RMSEA بود. روایی ملاكی ابزار با ابزار ملاك(HPLP-2) با 0/601=r برابر 0/001P< بود. ضریب آلفای كرونباخ پرسش‌نامه برای عوامل ابزار 0/93-0/75، و تفاوت آماره آزمون ویلكاكسون برای عوامل ابزار در فاصله زمانی دو هفته معنی‌دار نبود(‌0/05P>) و ابزار مذكور دارای ثبات بود. بنابراین ابزار با 100 عبارت، معتبر و پایا گردید. پس از مداخله آموزشی، میانگین امتیازات نگرش، هنجار فردی، درك كنترل رفتار، خودكارآمدی، قصد و رفتار نسبت به رفتارهای ارتقادهنده سلامت در گروه مداخله افزایش یافت. بیشترین تفاوت میانگین در حیطه خودكارآمدی بود. نتیجه گیری: باتوجه به شرایط كار و موانع بسیار فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در زنان كارگر توجه ویژه و سیاست‌گذاری برنامه‌های سلامت خاص این گروه ضروری می‌باشد.

Background and Aim: Caring about workers is important due to protect human capital and economic growth. Understanding health priorities is one of the main challenges of health management. The aim of this research was to priorities health promotion behaviors of female workers. Materials and Methods: This study was conducted in 2012 and had a triangulation design with sequential qualitative-quantitative method based on "integrated model of planned behavior and self-efficacy". In the qualitative phase of the study, a content analysis approach was done  to develop the questionnaire, based on the model and psychometric properties were assessed. Then, the educational intervention was conducted in an experimental study with randomized sampling in 70 female workers (35 intervention group, 35 controls). The pretest and posttest was compared. Results: Content analysis demonstrated 6 main themes, including the main constructs of the research model: attitude, subjective norm, perceived behavioural control, self-efficacy, intention and behaviour in 4 domain (nutrition, exercise, cervical and breast cancer screening, cope with stress). Scale level content validity index was 0.93. Confirmatory factor analysis showed CFI=0.97, GFI=0.95, IFI=0.96, NNFI=0.98, NFI=0.97, RMSEA=0.05. Concurrent validity versus the Health-promoting lifestyle profile II showed r=0.60. Cronbach alpha was 0.75–0.93 across the subscales. Test–retest reliability revealed no significant differences.After educational intervention there was a significant increase in attitude, subjective norm, perceived behavioral control, self-efficacy, intention and behavior of female workers in intervention group. Also, effect of intervention program was mostly in self-efficacy construct. Conclusion: With regards to working conditions economic and socio-cultural barriers in female workers, health policy making is essential in this group to promote health