تاثير تمرينات مقاومتي و تركيبي بر پروتيين واكنشگر C (hs-CRP) سرم و شاخص هاي تركيب بدني زنان داراي كبد چرب غير الكلي

The Effect of Resistance and Combined Exercise on Serum C-Reactive Protein (hs-CRP) and Body Composition Characteristics in Patients With Nonalcoholic Fatty Liver Disease

چكيده: مقدمه:CRPهنگام عفونت، التها ب و آسيب، افزايش چشمگيري مي يابد و اغلب توسط كبد در پاسخ به ميانجي هاي التهابي ساخته شده و در خون ترشح مي شود. تمرينات ورزشي منظم مي توانند به بهبود شرايط التهابي و بيماري كبد چرب كمك كنند. هدف پژوهش حاضربررسي اثر 8 هفته تمرين مقاومتي و تركيبي بر سطوحhs-CRPو شاخص هاي تركيب بدني زنان مبتلا به كبد چرب است. روش پژوهش:در اين مطالعه، 37 بيمار شناسايي و به سه گروه كنترل، تمرين مقاومتي و تركيبي تقسيم شدند. تمرين مقاومتي شامل 8 حركت، 3 نوبت، 10-8 تكرار با شدت 75-60 درصد يك تكرار بيشينه، 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد. تمرين تركيبي شامل 4 حركت مقاومتي در نيمي از جلسه و تمرين هوازي با شدت 75-60 درصد حداكثر اكسيژن مصرفي در نيمه ديگر بود.hs-CRPبا روش كمي و توسط كيت امگا اندازه گيري و آزمون t وابسته و آناليز واريانس يك طرفه، براي تجزيه و تحليل اطلاعات استفاده شد (05/0 > P). يافته ها:بر اساس نتايج آزمون t وابسته، با انجام تمرين تركيبي ميانگين CRP افزايش يافت (05/0=P)؛ اما تمرين مقاومتي تاثير معني داري بر آن نداشت (05/0 < P). در گروهتمرين مقاومتي، ميانگين دوركمر (04/0P=) و درصد چربي (001/0P=)، و در گروهتركيبي فقط درصد چربي (001/0P=)، به طور معنيدار كاهش يافتند. علاوه بر نتايج فوق، با روش تحليل واريانس يك سويه و آزمون تعقيبيتوكي مشخص گرديد كه تغييرات (كاهش) درصد چربي بدن در گروه تمرين مقاومتي (001/0P < )، و در گروه تركيبي (004/0P=) نسبت به گروه كنترل به طور معناداري بيشتر است، ولي تغييرات متغير اندازه گيري شده بين گروه تمرين تركيبي و تمرين مقاومتي تفاوت معنادار آماري (05/0 < P) نداشت. نتيجه گيري:از آنجا كه تمرين مقاومتي بدون اثر بر CRP، موجب بهبود تركيب بدني بيماران كبد چرب گرديد، مفيدتر از تمرينات تركيبي بنظر مي رسد. اما اظهار نظر قطعي نياز به بررسي بيشتر و ارزيابي ساير شاخص هاي التهابي دارد.

Background:It is believe that regular exercise can improve fatty liver diseases and inflammatory conditions. Thepurpose of this study was to investigate the effects of 8 weeks of resistance and combined trainings on levels of hs-CRPand bodycomposition characteristics in female with fatty liver disease. Patients and Methods:37 patients were identified and divided randomly into three groups including control, resistance exercise and combined exercise groups. Resistance exercise protocol included 8 movements, 3 sets, 8-10 repetitions which performed at %60-75 of one repetition maximum which performed 3 times per week for 8 weeks. Combined exercise included 4 resistance movement in the first half of training session and the aerobic exercise at intensity of %60-75 maximum heart rate in the other half. hs-CRP was measured using quantitative and Omega Kit and paired t-test or one-way ANOVA tests applied for extraction of results(P < 0.05). Results:Combined exercise training increased CRP (P=0.05), while it did not change significantly (P > 0.05) after resistance protocol. In addition, waist circumference (P=0.04) after resistance exercise, and body fat percent after both resistance exercise (P=0.001) and combined exercise (P=0.001) protocoles decreased significantly. Besides above, the one-way analysis of variance and Tukeyʹspost hoc testsindicated that changes (reduction) of body fat percent in the resistance training group (P < 0.001) and combined group (P < 0.004) were significantly higher than control group; while changes of this variable had not significant difference between resistance and combined groups. Conclusions:Resistance exercise improved body composition without CRP modification; thus it could be more beneficial female with fatty liver disease. However, it is necessary to carried out more study and evaluate other inflammation to present a definite suggestion.