نقش انگلستان در ايجاد بحرانهاي سياسي در انتخابات رياست جمهوري سال 88 در ايران

پس از وقوع انقلاب اسلامي در سال 1979 ، روابط خارجي و سياست خارجي ايران، دچار استحاله اساسي شد و هرگونه وابستگي به قدرتهاي غربي و شرقي را در نظر (قانون اساسي) و در عمل نفي شد. از سويي ديگر، با وقوع انقلاب اسلامي، منافع قدرت ها ي بزرگ در ايران نيز ازدسترفت. در اين ميان، انگلستان، از نخستين معاند ان نظام جمهوري اسلامي ايران به شمار ميرود. در راستي آزمايي فرضيه فوق، پژوهشگران نوشتار كنوني، حما يت هاي وسيع بريتانيا از رژيم بعث عراق در خلال سال هاي جنگ تحميلي، حمايت از نيروهاي گر يز از مركز داخل همچون سازمان مجاهدين خلق، ترغيب و تحريك اعراب حاشيه خليج فارس عليه ايران و اعمال تحريمهاي وسيع اقتصادي و فناورانه عليه كشورمان را مدنظر خود قرار داده اند . در بحران هاي سياسي متعدد در ايران، نقش موثر انگلستان در التهابات سياسي منتهي به انتخابات رياست جمهوري سال 1388 و با هجمه به مشروعيت نظام جمهوري اسلامي در كانون نوشتار كنوني است. به ديگر سخن، بررسي و تبييني علمي و جامع از نقش انگلستان در بحران مذكور، رويكردها و ابزارهاي بريتانيا به منظور نيل به هدف (كه همان ايجاد بحران مشروعيت است ) هدف نوشتار كنوني است كه با استفاده از روشي تاريخي- تحليلي و استفاده از نظريه بي ثباتي سياسي ديويد ساندرز و نيز بهره گيري از منابع مكتوب و مجازي صورت گرفته است