عوامل موثر بر استفاه از رايانه ها در بين آموزگاران: آزمون نظريه يكپارچه پذيرش و استفاده از فناوري

پژوهش حاضر، بااستفاده از الگويابي معادلات ساختاري، در پي وارسي رابطه ميان انتظار عملكرد و تلاش، نفوذ اجتماعي، شرايط تسهيل­كننده، و ابعاد فرهنگي هافستد(مردانگي/زنانگي، ابهام­گريزي، فردگرايي/جمع­گرايي، و فاصله قدرت) با پذيرش فناوري اطلاعات است. 150 آموزگار دوره ابتدايي ناحيه يك شهرستان اروميه با روش نمونه­گيري خوشه­اي انتخاب و به پرسشنامه­اي متشكل از خرده­مقياس­هاي تصميم به استفاده، انتظار عملكرد، انتظار تلاش، نفوذ اجتماعي، شرايط تسهيل­كننده(ونكاتش و همكاران، 2003)، فردگرايي/جمع­گرايي، فاصله قدرت وابهام­گريزي(اسرايت و كاراهانا، 2006)، و مردانگي/زنانگي(اسرايت، 2000) پاسخ دادند. براي تجزيه و تحليل داده­ها از الگويابي معادلات ساختاري براساس روش حداقل مجذورات جزئي(پي.ال.اس[1]) استفاده شد. يافته­ها نشان دادند كه انتظار عملكرد و تلاش، و نفوذ اجتماعي بر تصميم به استفاده از فناوري اطلاعات اثر مثبت و معنا­دار دارند. شرايط تسهيل­كننده و مردانگي/زنانگي نيز اثر مثبت و معنا­داري بر استفاده داشت. همچنين، اثر ابهام­گريزي و فاصله قدرت نيز بر اين متغير منفي و معنا­دار بود. اما اثر فردگرايي/جمع­گرايي بر اين متغير معنا­دار نبود. در نهايت، مدل آزمون شده 27 درصد از تغييرات تصميم به استفاده از رايانه و 19 درصد تغييرات استفاده را پيش­بيني كرد.