شماره ركورد :
877985
عنوان مقاله :
تأثير سطوح جدايشي بر هندسه چين خوردگي ميدان هاي نفتي باباحبيب و سركان (ناحيه مركزي لرستان، شمال باختري زاگرس)
پديد آورندگان :
شمس زاده، عارف نويسنده دانشكده علوم زمين, گروه زمين شناسي,دانشگاه شهيد بهشتي, تهران,ايران null, null , علوي، احمد نويسنده دانشكده علوم زمين, گروه زمين شناسي, دانشگاه شهيد بهشتي, تهران,ايران null, null , ولي نژاد، مهدي نويسنده , , شركت ملي نفت ايران, تهران,ايران null, null , توكلي يركي، مهدي نويسنده , , شركت ملي نفت ايران, تهران,ايران null, null
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 98
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
12
از صفحه :
321
تا صفحه :
332
كليدواژه :
تاقديس هاي نفتي باباحبيب و سركان , سازند اميران , Detachment horizons , Relay array , زاگرس , Garu Formation , سازند گرو , Babahabib and Sarkan Oilfilds , سطح جدايش , آرايه پلكاني , Amiran Formation‎ , Zagros
چكيده فارسي :
ميدان­هاي نفتي باباحبيب و سركان در جنوب باختري استان لرستان و در 10 كيلومتري باختر شهرستان پلدختر قرار گرفته اند. اين گستره مطالعاتي در ناحيه زمين‌ساخت- چينه‎نگاري (تكتونواستراتيگرافي) لرستان در شمال باختري زيرپهنه ساختاري زاگرس چين­خورده ساده واقع شده است. با وجود اينكه ناحيه لرستان بخشي از حوضه رسوبي زاگرس به شمار مي­رود ولي در مقايسه با حوضه فروبار دزفول و فارس تفاوت هاي عمده اي از ديد نوع و شرايط رسوب گذاري، شدت چين خوردگي و طبقات دارد. اطلاعات ژرفايي به دست آمده از ناحيه لرستان با استفاده از مقاطع لرزه اي، اطلاعات چاه و رسم چهار مقطع عرضي (AA´ تا DD´) در راستاي عمود بر روند ساختاري منطقه، نشان‌دهنده تأثير سطوح جدايشي بر هندسه چين هاي آن است. از مهم‌ترين اطلاعات مورد استفاده در اين پژوهش استفاده از خطوط لرزه اي دو و سه‌بعدي و همچنين اطلاعات چاه هاي منطقه بود كه در تحليل هندسي ساختارهاي زيرسطحي مورد استفاده قرار گرفت. در بخش مركزي ناحيه لرستان با توجه به هندسه ساختاري چين هاي شكل گرفته در ژرفا و سطح، دو سطح جدايشي 1) سازند شيلي گرو به عنوان سطح جدايشي مياني و 2) سازند فليشي اميران به عنوان سطح جدايشي بالايي به ترتيب بر هندسه چين خوردگي تاقديس هاي ژرفي (گروه بنگستان) و تاقديسهاي كوچك سطحي اثرگذار هستند. ستبر شدن سطح جدايش بالايي در بخش باختري منطقه مورد مطالعه سبب شكل گيري تاقديس هايي با طول موج و دامنه كوتاه در رخنمون سطحي شده است. اين تغيير ستبرا سبب چين‌خوردگي ناهماهنگ تاقديس هاي سطحي در بالاي تاقديس هاي ژرفايي مي شود. هندسه چين خوردگي تاقديس هاي ژرفي سركان و باباحبيب به‌صورت چين جدايشي نامتقارن است كه با افزايش تنش در ميانه هاي تاقديس وعدم گسترش پس راندگي در پس يال، هندسه چين جدايشي گسل خورده مدل يك Mitra (2002) را ايجاد مي كند. اين مدل به سبب اختلاف مقاومت زياد ميان واحدهاي شيلي گرو در قاعده و سازندهاي مقاوم گروه بنگستان در بالا تشكيل مي شود. هندسه رله اي راندگي ها كه از رسوبات كم قوام زيرين منشأ گرفته اند از عوامل اصلي كنترل كننده آرايه پلكاني تاقديس هاي ژرفايي در گستره مورد مطالعه است. هندسه سطحي تاقديس هاي منطقه نيز بيشتر توسط سطح جدايشي بالايي مهار شده است.
چكيده لاتين :
Babahabib and Sarkan oilfields are located in southwest of the Lurestan Province and 10km west of Pul-dokhtar City. The study area is situated in the Lurestan tectonostratigraphic region, northwest of the folded Zagros structural sub-zone. Although the Lurestan region is part of the Zagros sedimentary basin, it shows essential differences in terms of sedimentary conditions and types, folding and thickness of strata sequences when compared with the Dezful and Fars basins. Information obtained from seismic profiles, well logs and four cross-sections (AA´ to DD´) drawn perpendicular to structural trend indicates the effect of the detachment surfaces on structural geometry of folds in study area. Of the most important dataset used in this study are 2D and 3D seismic lines along with well logs, which were used in geometrical analysis of sub-surface structures. According to surface and subsurface structural geometries of fold in central part of the Lurestan region, two detachment surfaces including (1) Garu Formation as the middle detachment surface and (2) Amiran Formation as the upper detachment surface are interpreted to have affected subsurface anticlines (Bangestan group) and small surficial anticlines, respectively. The thickening of the upper detachment surface in western part of the study area has resulted in the development of folds with short wavelength and amplitude in outcrops. This thickness change causes disharmonic folding in surficial anticlines relative to the subsurface anticlines. The geometry of the Sarkan and Baba-Habib anticlines is represented as asymmetric detachment fold in which the increased stress in middle parts of the anticlines plus back-thrust structures have developed a geometry resembling Mitras’s (2002) model-1 faulted detachment fold. This model is formed by the high competency contrast between the Garu shaly units at the base and the overlying competent formations of the Bangestan group. Relay geometry of thrusts, which have been initiated from incompetent lower units, is one of the most important factors in controlling the en-echelon arrays of sub-surface anticlines in the area. Surficial geometries of the anticlines have been controlled by the upper detachment surface.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
علوم زمين
عنوان نشريه :
علوم زمين
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 98 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت