شماره ركورد :
886792
عنوان مقاله :
نيميم ز تركستان نيميم ز فرغانه: جستاري در بازشناسي هويت سارت‌ها از منظر پيوندهاي فرهنگي و تمدني ايران با آسياي مركزي
عنوان فرعي :
Nimim ze Turkistan, Nimim ze Fargana: A Reconsideration of the Sârt Identity in Relation to Iranian Heritage in Central Asia
پديد آورندگان :
مرشدلو، جواد نويسنده دكتري تاريخ ايران اسلامي دانشگاه تهران Morshedlue, Javad
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
105
تا صفحه :
124
كليدواژه :
ايران , سارت , جديديه , فرارود , آسياي مركزي
چكيده فارسي :
فرارود يا ماورا النهر، هرچند امروزه، آسياي مركزي نام گرفته است، به لحاظ تاريخي بخشي از مجموعه فرهنگي و تمدني ايران بوده است. «سارت»، كه واژه‌اي رايج در زبان تركي جغتايي است، تا آستانه سده بيستم ميلادي لفظي پركاربرد براي ناميدن بخش چشمگيري از مردم يكجانشين آسياي مركزي به شمار مي‌رفت. اين اصطلاح در فضاي پرآشوب و متحول پس از انقلاب روسيه، از دايره مطالعات قوم‌شناسي و بررسي‌هاي آماري آسياي مركزي حذف شد و جاي خود را به نام‌هاي قومي ازبك، قرقيز و غيره داد. طبق يافته‌هاي برخي خاورشناسان برجسته روس، شواهد موجود در گزارش سياحان سده سيزدهم هجري/نوزدهم ميلادي و بررسي‌هاي آماري روسها در اواخر همين سده، سارت‌ها افزون بر اين كه بخش معين و پرجمعيتي از مردم يكجانشين آسياي مركزي را تشكيل مي‌دادند، پيوندهاي مشخص و آشكاري با ايران و فرهنگ و تمدن ايراني داشتند. جستار پيش رو، با تكيه به اطلاعات گردآوري شده از منابع دست اول و تحليل اين اطلاعات، كوشيده است پرتوي بر اين موضوع بيفكند. نتيجه تحقيق نشان مي‌دهد كه اولاً تا آستانه انقلاب بلشويكي، سارت نام معيني براي جمعيت وسيعي از شهرنشينان و روستانشينان آسياي مركزي بوده است، و ثانياً هويت اين مردم از هويت‌هاي قومي متمايز بوده است و حذف آن از ادبيات قومي آسياي مركزي نتيجه ابهام در ارايه تعريفي درست از آن و همنوايي هويت‌خواهي «جديدي‌ها» با سياست‌هاي پس از انقلاب بلشويكي در آسياي مركزي بوده است.
چكيده لاتين :
This essay aims to put forward a new explanation of “Sârt” problem from an Iranian viewpoint. Its main focus is to represent those signs which could be helpful to introduce Sârt people as inheritors of Old Iranian culture of central Asia. To attain this purpose it has been organized in four parts; the first part discussed with the history of Russia’s rule over the region and its dealing with indigenous ethnicities and ethnic problem. The second part has concentrated on the scholarly literature on the subject and precedent findings. The third one includes an analytical survey of the situation of Sârt people in 19th century as reported by primary sources. And, the final part deals with the fate of Sârt identity as sealed by Bolshevik regime and Jadidism. As the essay puts it, there are certain evidences which show that there have been a Sârt people whom we might be able to introduce old settlers of central Asia with clear links with Iran. As the results show, down to the Bolshevik revolution, Sârt people were a very great population of settler society of central Asia. Hence, Its removal of ethnological literature of the region as happened after the establishment of soviet system might be interpreted as a sign of russification policies especially in contrast to Iranian heritage of Central Asia.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت