شماره ركورد :
887053
عنوان مقاله :
سخن آغازين
عنوان فرعي :
Opening speech
پديد آورندگان :
بركت، بهزاد نويسنده دانشيار زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه گيلان barekat, behzad
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 1
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
3
از صفحه :
5
تا صفحه :
7
كليدواژه :
سخن آغازين
چكيده فارسي :
سخن آغازين نشريه حاضر كه يكي از دو نشريه برآمده از نشريه علمي-پژوهشي ادب پژوهي است مطابق عنوان قرار است كه در خدمت اعتلاي فرهنگ نقد و نظريه ادبي در ايران باشد. براي ما بنمايه نقد و نظريه ادبي رفتاري سازمند، عقلاني و بديع به متن ادبي است كه برخوردار از يك مبناي نظري دقيق، روشي حساب شده، نگاهي روشن، عميق، و برآمده از جريان بررسي هاي ارجمند متون ادبي باشد. بر اين اساس، هر گونه تلاشي در عرصه نقد و نظريه ادبي ويژگي هاي زير را دارد: - سازمند است، يعني قواعدي دارد و از انتظامي تبعيت مي كند. بنابر اين، استناد به سلايق فردي و يا انتظام گريزي پذيرفته نيست، هرچند كه رعايت قواعد به معناي كليشه سازي و كليشه پردازي نيست. - عقلاني است يعني نوعي منطق عقلي را دنبال مي كند و به بهانه نسبت ادبيات با احساس، بر مدار احساسات نمي گردد، هرچند براي ما منطق عقلي مي تواند تداوم منطق حسي باشد. - از يك چارچوب يا دست كم يك مبناي نظري برخوردار است. نظريه هاي ادبي تبلور آزمون و خطاهاي نظري در ميدان عمل ادبيات اند و نمي توان به آنها بي اعتنا بود، اما مي توان نگاهي سطحي به آنها داشت، آنها را دست آموز و ابتر كرد و حتي چنان غير فني و ساده سازانه به آنها برخورد كرد كه علت وجودي شان را از دست بدهند. - روشمند است. بنا به قاعده هر نظريه ادبي متضمن نوعي روش است و به اين اعتبار، به نحوي آشكار يا پنهان، روش شناسي خود را به همراه دارد، با اين حال بيان دو نكته در اينجا لازم است: اول آنكه هر خوانش كم مايه از نظريه، نقش روش را از ميان مي برد، دوم آنكه روشمندي تالي نظريه پردازي نيست و بسا روش هايي كه مستلزم فرا روي از نظريه هاي تعريف شده باشند. - مستند به يك جريان ادبي و فرهنگي است. امروز ديگر اين يك واقعيت پذيرفته است كه هر متن نهايتاً يك بينامتن است، يعني قرايتي كه به مقتضاي زمان و مكان و در حدود خلاقيت و توانايي هاي نويسنده، بر بستر يك گذشته ادبي شكل مي گيرد. از اين رو هر نوشته اي در حوزه ادبيات به گونه اي اين موجوديت بينامتني را نشان مي دهد و نمي تواند داعيه قايم به ذات بودن داشته باشد، اگرچه بسياري هنوز اين داعيه را به معناي بدعت مي گيرند. - نگاهي روشن به موضوع بحث دارد. رسيدن به اين نگاه كار ساده اي نيست و به وضوح نمايش اشراف به موارد مورد بررسي است. در عين حال، نگاه روشن به امور، انكار ژرف نگري نيست، مي-توان نگاهي شفاف اما عميق داشت. - از بيان غامض، دشوارگويي و پرگويي به دور است. اين خصيصه اي است كه همزاد روشن بيني است. دشوارنويسي عموماً ريشه در ادراك سطحي از موضوع بحث دارد، با اين حال كم نيست مواردي كه نويسنده اي مسلط و محيط بر موضوع، زبان را سهل انگارانه به كار مي گيرد. - از گونه اي و ميزاني از بدعت و نوآوري برخوردار است و به سخن معمول، به نحوي حرف تازه اي مي زند. و به راستي كه اين بدعت، در زمانه ما، چه گوهر كميابي است. اين ويژگي ها كه بر شمرديم، البته بيان يك خواست حداكثري است، و اگر بخواهيم «واقعي» سخن بگوييم، جمع آنها در يك مقاله آرزويي محال يا دست كم ديرياب است. اما به نظر مي رسد كه در اين ميان، ادراك ما از واقعيت هم ملاك باشد و اگر «واقعيت» را طوري تعريف كنيم كه نسبتي با آرمان ها و آرزوهاي ما داشته باشد، بي شك امر واقعي را به امر موجود فرو نمي كاهيم، بلكه مي كوشيم تا امر موجود به مرتبه امر واقعي ارتقا يابد و آرزوهاي محال ممكن شود. ما به استناد چنين ديدگاهي، و چنين تعريفي از واقعيت، براي آماده سازي شماره اول نشريه، نزديك به هزار مقاله رسيده به دفتر مجله را خوانديم و به دست داوري سپرديم، و به پشتوانه كاري جمعي و شبانه روزي تلاش كرديم تا در حد امكان كيفيت كار را حفظ كنيم، و سر انجام به هفت مقاله رسيديم كه اميدواريم فاصله چنداني به معيارهاي ما نداشته باشند. متاسفانه فضاي موجود نقد و نظريه در ايران، به رغم كثرت مقالات منتشر شده، جرياني بالنده و بديع نيست و خبر از شكوفايي، خلاقيت و آينده نگري نمي دهد. نياز به چاپ مقاله براي جامعه دانشگاهي به فعاليتي سرنوشت ساز بدل شده و نتيجه بلافصل آن فرايندي است كه آبرومندانه ترين نام آن «مقاله سازي» است. اين وضع، كم و بيش، حتي گريبان برجسته ترين انديشمندان ما در حوزه علوم انساني را گرفته است، به نحوي كه ميزان مقالات موثر اين افراد در مجلات دانشگاهي رو به كاهش است و ترجيح مي دهند نوشته هاي اثرگذار خود را در حوزه عمومي مطرح كنند. جدا از اين معضل عمومي فضاي دانشگاهي در ايران، در حوزه نقد و نظريه ادبي به طور خاص، فاصله ميان جريان هاي نظريه ادبي در غرب و ايران كم نيست. با فرض اينكه نظريه هاي ادبي نوعاً وارداتي اند، راهي نيست جز آنكه گفتگويي مستمر را با آنها سامان دهيم. اين گفتگو البته آغاز شده است و دستاوردهاي گاه قابل توجهي نيز داشته است اما اين راهي طولاني و پر فراز و نشيب است و به نظر مي رسد در شرايط كنوني، به سبب مجموعه اي از شرايط خرد و كلان علمي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي، در يك دوره ركود به سر مي بريم. با اين همه اين اندك كه گفتيم، اگرچه تنها گوشه اي از آسيب شناسي وضع موجود است، شرح مصيبت نيست كه بخواهد دستمايه نوميدي باشد. از اولين اسباب اهل فكر بودن روحيه اميد و تلاشگري در شرايط سخت است. شايد گروهي از خوانندگان محترم، سياست نشريه نقد و نظريه ادبي را با توجه به ويژگي هايي كه بر شمرديم سخت گيرانه بپندارند، يا آن را بي اعتنايي به واقعيت هاي موجود به حساب آورند، اما گردانندگان اين نشريه، به دور از هرگونه خام انديشي و خيالبافي، و بدون كمترين ادعايي، صرفاً به استناد تجربه سالها حضورشان در عرصه نقد و نظريه ادبي در ايران، مي كوشند با اشتياق تام، اعتقاد راسخ و تلاش مستمر، نشريه اي را سامان دهند كه در جهت تحقق ارزشها و آرمانهايي باشد كه چندين دهه براي به ثمر رسيدنشان تلاش كرده ايم. ما عميقاً باور داريم كه شان و جايگاه دردمندان اهل نظر در عرصه نظريه ادبي به جد چنين تلاشي را طلب مي كند. تا حكم تقدير چه باشد و فرهنگمداران اين قوم، در اين راه، به چه ميزان ياري رسان ما باشند. بهزاد بركت سردبير نشريه
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 1 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت