پديد آورندگان :
حبيبي، احسان الله نويسنده دانشكده بهداشت,گروه بهداشت حرفهاي, دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان ,ايران , , دادخواه تهراني، سميه نويسنده دانشكده بهداشت,گروه بهداشت حرفهاي, دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان ,ايران , , قره بائي، سميه نويسنده دانشكده بهداشت,گروه بهداشت حرفهاي, دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان ,ايران , , مهكي، بهزاد نويسنده دانشكده بهداشت,گروه آمار زيستي,دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان,ايران Mahaki, Behzad
كليدواژه :
نوبت كاري , فرسودگي شغلي , پرسشنامه مسلش , پرستاران
چكيده فارسي :
مقدمه: فرسودگي شغلي بر سلامت جسمي و روحي اثرگذار بوده و بهعنوان پيامد نهايي استرس شغلي در بسياري از مشاغل از جمله پرستاري مشاهده ميشود.هدف از اين مطالعه بررسي ارتباط نوبت كاري و فرسودگي شغلي در بخشهاي مختلف بيمارستان الزهرا اصفهان بود. استفاده از نتايج اين مطالعه در برنامهريزيهاي بهداشتي- درماني ميتواند موجب كاهش فرسودگي شغلي و در نتيجه افزايش كيفيت خدمات و مراقبتهاي بهداشتي، افزايش رضايت بيمار، كاهش غيبت از كار، افزايش اثربخشي هزينهها و بهرهوري گردد.
روشها: اين مطالعه از نوع مطالعات توصيفي– تحليلي بوده و جمعيت مورد مطالعه پرستاران روزكار و شيفتي بيمارستان الزهرا اصفهان بودند كه نمونهگيري به روش طبقهاي صورت گرفت. دادههاي مورد نياز توسط دو پرسشنامه عمومي شامل سؤالاتي در خصوص متغيرهاي زمينهاي گروه هدف و پرسشنامه تخصصي فرسودگي شغلي مسلش (Maslach Burnout Inventory) جمعآوري شد، بدين منظور در شيفتهاي مختلف كاري به بيمارستان مراجعه و ضمن توضيح در خصوص اهداف مطالعه و آموزش دستورالعمل و نحوه تكميل، پرسشنامه در اختيار پرستاراني كه همكاري خود را اعلام كرده بودند قرار گرفت.
يافتهها: در مقايسه ميزان فرسودگي شغلي پرستاران در شيفتهاي مختلف، بيشترين فرسودگي شغلي در بعد خستگي هيجاني و مسخ شخصيت در شيفت عصر و كفايت شخصي در شيفت شب بود. بيشترين امتياز فرسودگي شغلي در بعد خستگي هيجاني در بخش عروق، مسخ شخصيت در بخش دياليز و كمترين امتياز در بعد كفايت شخصي در بخش ICU ديده شد. اين پژوهش نشان داد كه ارتباط شيفت با متغيرهاي وابسته در بخشهاي مختلف متفاوت است ( P <0.001).
نتيجهگيري: وجود سطوح بالاي خستگي هيجاني و مسخ شخصيت سطح پايين بعد كاهش احساس كفايت شخصي در پرستاران مورد مطالعه ميتواند هشداري براي مديران مربوطه تلقي شود، چرا كه در صورت عدم مديريت مناسب براي مهار آن، ميتواند منجر به آسيبهاي فراواني بر نظام سلامت شود.