پديد آورندگان :
مصطفوي ، فيروزه نويسنده دانشكده بهداشت,گروه آموزش بهداشت و ارتقا سلامت, دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان ,ايران , , سلحشوري، سارا نويسنده دانشكده علوم انساني,دانشگاه آزاد اسلامي ,اهواز,ايران , , جيبا، مصطفي نويسنده مركز تحقيقات بيماريهاي عفوني و گرمسيري,گروه بهداشت عمومي ,دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز,اهواز,ايران , , هاروني، جواد نويسنده دانشكده بهداشت, دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي ,تهران,ايران , , سلحشوري ، آرش نويسنده مركز بهداشت ايذه,دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز,اهواز,ايران ,
كليدواژه :
آگاهي , نگرش , آموزش , بيماريهاي قلب و عروق , مدل اعتقاد بهداشتي
چكيده فارسي :
مقدمه: بررسيهاي موجود حاكي از اين هستند كه اغلب رفتارهاي بهداشتي و غير بهداشتي افراد در سنين نوجواني شكل گرفته و تداوم مييابد و آموزشپذيري از خصيصه اين سنين است. بنابراين سرمايهگذاري در امر سلامت و آموزش جوانان درجهت پيشگيري از بيماريهاي قلبي عروقي، امري زير بنايي تلقي ميشود. اين پژوهش به منظور بررسي تأثير آموزش بر اساس سازههاي مدل اعتقاد بهداشتي بر آگاهي و نگرش دانشآموزان در مورد بيماريهاي قلبي عروقي صورت گرفت.
روشها: در اين مطالعه نيمهتجربي(Quasi- Experimental) از نوع قبل و بعد، از ميان كل دانشآموزان دبيرستاني ساكن شهر ايذه 196 نفر (79 دختر و 117 پسر) به شيوه نمونهبرداري تصادفي چند مرحلهاي انتخاب شدند. پرسشنامه خودساخته بر اساس اهداف تهيه و پس از تأييد روايي و پايايي آن در دو مرحله قبل و بعد از مداخله تكميل شد. دادهها با استفاده از نرمافزر SPSS20 ،آمار توصيفي و آزمونهاي آماري t زوجي، همبستگي پيرسون و اسپيرمن در سطح 05/0= α تجزيه و تحليل شدند.
يافتهها: ميانگين نمره آگاهي دانشآموزان در زمينه عوامل خطرساز بيماريهاي قلب و عروق قبل از آموزش 4/18±12/95 بود كه بعد از آموزش به 4/48±23/85 افزايش يافت (0/001>p). ميانگين نمره نگرش نيز بعد از آموزش از 9/21±68/10 به 8/27±82/44 افزايش يافت (0/001>p). ميانگين نمره كليه سازههاي مدل (حساسيت درك شده،شدت درك شده، منافع و موانع درك شده،خودكارآمدي درك شده و راهنماي عمل) در قبل و بعد از مداخله آموزشي اختلاف معنيداري داشت (0/001>p).
نتيجهگيري: نتايج اين مطالعه اثربخشي مداخله آموزشي بر اساس الگوي اعتقاد بهداشتي را در جهت ارتقاي سطح آگاهي و تأثير بر سازه هاي حساسيت، شدت، منافع درك شده، موانع و خود كارآمدي درك شده و راهنماي عمل دانش آموزان در رابطه با بيماريهاي قلبي و روشهاي پيشگيري از آن را تأييد مينمايد، لذا جهت ارتقاي رفتارهاي محافظتكننده در برابر بيماريهاي قلبي عروقي و در نهايت پيشگيري از ابتلا به اين بيماريها در سنين بالاتر، به كارگيري برنامهي آموزشي بر اساس اين مدل به عنوان يك اولويت آموزشي در مدارس ميبايست مورد توجه مسؤولين و مديران بهداشتي و آموزشي كشور قرار گيرد.