عنوان مقاله :
رابطه فرهنگ و معماري (با بررسي موزه هنرهاي معاصر تهران)
پديد آورندگان :
مومني، كورش نويسنده , , مسعودي، زهره نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1395 شماره 15
كليدواژه :
معماري , فرهنگ , موزه , موزه هنرهاي معاصر , كامران ديبا
چكيده فارسي :
تحولات قرن حاضر، موجب دگرگونيها و تغييراتي در بين برخي جلوه هاي زندگي و فرهنگ جامعه ايراني و كمتوجهي به معماري سنتي گرديد. از طرفي سرعت وقوع اين تحولات، مانع تطبيق آن ها بافرهنگ جامعه شد. درحالي كه اين تحولات در كشورهاي اروپايي گام به گام صورت گرفته بود و آن ها تا حد زيادي تغييرات را به راحتي جايگزين كردند. حال اگر براي باززندهسازي فرهنگ و معماري اصيل ايراني، عوامل اساسي آن شناخته شود، اين هنر به حيات خود ادامه خواهد داد. معماري فقط مجموعه اي از سبك ها و فرم ها نيست و حتي به صورت كامل شرايط اجتماعي و اقتصادي خود را مشخص نمي كند، بلكه مجموعه اي از موارد يادشده است. معماري به عنوان يك سيستم ارتباطي، با فرهنگ در تعامل است و براي دريافت پيام موجود در آن، بايد زمينه فرهنگي اي كه معماري در مسير آن به وجود آمده، مورد شناخت و مطالعه قرارداد. در غير اين صورت، مفاهيم آن به خوبي قابل درك نخواهد بود.
موزه هنرهاي معاصر تهران، حاصل هم نشيني مفاهيمي است كه از يك سو، با اصل و درون مايه ي نگرش مدرن در معماري پيوند دارند و از سويي ديگر، به عميق ترين لايه هاي تفكر معماري ايراني مرتبط است. در اين مقاله سعي بر آن است كه موزه هنرهاي معاصر، از جهت رابطه فرهنگ و معماري موردبررسي و تحليل قرارگيرد. روش تحقيق به صورت توصيفي- تحليلي وگردآوري اطلاعات با استفاده از سايت هاي اينترنتي و كتاب هاي مرتبط با موضوع و تحليل هاي ميداني بوده است. در آخر، با بهره گيري از استدلال شهودي و استنتاجي شواهد و اسناد موجود، نتيجهاي كلي استنباط گرديده است. تحليل ها نشان مي دهد، برخي از مفاهيم اصيل فرهنگ و معماري سنتي ايران به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر طراحي موزه ي هنرهاي معاصر موثر بوده است به گونه اي كه اين مفاهيم با كانسپت هاي شكل گيري بنا هم پوشاني دارد.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 15 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان