عنوان مقاله :
رابطه تفكر راهبردي با آمادگي تغيير در مديران بيمارستان‌هاي تامين اجتماعي اصفهان
عنوان فرعي :
The Relationship between Strategic Thinking and Readiness to Change among Managers of Social Security Hospitals in Isfahan, Iran
پديد آورندگان :
جمالي، ناهيد نويسنده MSc, Business Administration, Isfahan Social Security Organization, Isfahan, Iran (Corresponding Author) , , دانايي، حبيب نويسنده Associate Professor, Business Management, Department of Management, School of Management, Economics, and Accountancy, Payame Noor University, Tehran Gharb Branch, Tehran, Iran , , اميني، محمد تقي نويسنده Associate Professor, Business Management, Department of Management, School of Management, Economics, and Accountancy, Payame Noor University, Tehran Gharb Branch, Tehran, Iran , , حسن‌زاده، اكبر نويسنده مهندس اكبرحسن‌زاده مربي گروه آمار و اپيدميولوژي دانشكده بهداشت. دانشگاه علوم پزشكي اصفهان. Hassanzadeh, Akbar , امامي، سيد محمد حسن نويسنده استاديار، گروه داخلي، موسسه پژوهشي- درماني و توسعه پورسيناي حكيم، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، اصفهان، ايران. ,
اطلاعات موجودي :
دو ماهنامه سال 1395 شماره 48
كليدواژه :
بيمارستان‌ها , تفكر راهبردي , مديران , تامين اجتماعي
چكيده فارسي :
مقدمه: تفكر راهبردي كه معماري هنرمندانه استراتژي بر مبناي خلاقيت و فهم كسب و كار مديران است، منجر به خلق استراتژي مناسب در محيط متلاطم كسب و كار امروزي مي‌شود. عدم موفقيت برنامه‌هاي راهبردي و تغيير سازماني در بيش از نيمي از سازمان‌ها مي‌تواند اين سوال را در ذهن ايجاد كند كه شايد عنصر مشتركي مسوول اين عدم موفقيت‌ها باشد. اين مطالعه با هدف شناسايي ارتباط بين آمادگي سازمان براي تغيير و تفكر راهبردي مديران بيمارستان‌هاي تامين اجتماعي اصفهان بر اساس مولفه‌هاي مدل Liedtka شامل عناصر تفكر سيستميك، عزم فشرده، پيشروي بر اساس فرضيه سازي، فرصت‌طلبي هوشمندانه و تفكر در زمان پرداخت.
روش بررسي: پژوهش حاضر يك تحقيق كاربردي تحليلي و از نوع مطالعات همبستگي بود كه با استفاده از پرسش‌نامه دو بخشي سنجش تفكر راهبردي (شامل 29 سوال با ضريب Cronbach¢s alpha برابر با 3/87 درصد) و سنجش آمادگي به تغيير Dunhaim (شامل 18 سوال با ضريب Cronbach¢s alpha برابر با 84 درصد) انجام شد. روايي پرسش‌نامه توسط متخصصان از طريق اعتبار محتوا مورد تاييد قرار گرفت. پژوهش بر روي همه 94 مدير ارشد، مياني و عملياتي بيمارستان‌هاي تامين اجتماعي اصفهان (به صورت سرشماري) در زمستان سال 1392 صورت گرفت و با نرخ بازگشت 85 درصد، 80 پرسش‌نامه پاسخ داده شده با استفاده از ضريب همبستگي Pearson و تحليل رگرسيون در نرم‌افزار SPSS تجزيه تحليل گرديد.
يافته‌ها: بين تفكر راهبردي (ضريب Pearson = 25/0، 02/0 > P) و عناصر آن طبق مدل Liedtka مشتمل بر تفكر سيستميك (ضريب Pearson = 28/0، 01/0 > P)، عزم راهبردي (ضريب Pearson = 24/0، 03/0 > P) و فرصت‌طلبي هوشمندانه (ضريب Pearson = 22/0، 04/0 > P) مديران و آمادگي براي تغيير رابطه معني‌داري وجود داشت، اما بين متغيرهاي پيشروي بر اساس فرضيه (ضريب Pearson = 18/0، 01/0 > P) و تفكر در زمان (ضريب Pearson = 10/0، 20/0 > P) با آمادگي براي تغيير مديران رابطه معني‌داري مشاهده نشد.
نتيجه‌گيري: از آن‌جايي كه ارتباط كلي معني‌داري بين تفكر راهبردي و اغلب عناصر آن با آمادگي براي تغيير در مديران وجود دارد، آموزش و توسعه تفكر راهبردي مي‌تواند آمادگي به تغيير در مديران سازمان‌ها را بهبود بخشد.
واژه هاي كليدي: تفكر راهبردي؛ مديران؛ بيمارستان‌ها؛ تامين اجتماعي
چكيده لاتين :
Introduction: Strategic thinking is the infrastructure of artistic maneuvers of managers based on creativity and true perception of
business environments. It results in the creation of strategies suitable to the present changing business environment. Due to the
failure of strategic plans and organizational changes in more than half of organizations, it can be concluded that there might be a
common cause for these failures. The goal of the present study was to assess the relationship between readiness to change and
strategic thinking in managers of social security hospitals of Isfahan, Iran, based on the Liedtka model including the five elements
of systemic thinking, intensive focus, hypothesis approach, intelligent opportunism, and thinking in time.
Methods: This practical, analytical, and correlative research was conducted using the Strategic Thinking Assessment
Questionnaire (? = 87.3) and Readiness to Dunhaim Change Assessment Questionnaire (? = 84) in 2013. The participants
consisted of 94 head, intermediate, and operational managers of social security hospitals in Isfahan. Our response rate was
85% (80 questionnaire). Data were analyzed using the Pearson correlation and regression analysis in SPSS software.
Results: Strategic thinking (Pearson coefficient = 0.25) (P < 0.02) and its elements based on the Liedtka model, including
systemic thinking (Pearson coefficient = 0.28) (P < 0.01), intensive focus (Pearson coefficient = 0.24) (P < 0.03), and intelligent
opportunism (Pearson coefficient = 0.22) (P < 0.04), had a meaningful relationship with readiness to change. However, the
findings revealed no significant relationship between hypothesis approach (Pearson coefficient = 0.18) (P < 0.01) and thinking in
time (Pearson coefficient = 0.10) (P < 0.2), and readiness to change.
Conclusion: Since there was an overall relationship between most elements of strategic thinking and readiness to change among
the managers in this study, education and development of strategic thinking may enhance readiness to change among managers
of institutions.
Keywords: Strategic Thinking; Managers; Hospital; Social Security
عنوان نشريه :
مديريت اطلاعات سلامت
عنوان نشريه :
مديريت اطلاعات سلامت
اطلاعات موجودي :
دوماهنامه با شماره پیاپی 48 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
