عنوان مقاله :
مطالعه تغييرات برخي شاخصهاي فيزيكي كيفيت خاكهاي لسي در امتداد يك ترانسكت اقليمي استان گلستان
عنوان فرعي :
The study on the variation of some physical indices of the loess soils quality along climatic transect in Golestan Province
پديد آورندگان :
جعفريهنر، امير نويسنده دانشآموخته كارشناسيارشد گروه علوم خاك، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان Jafari Honar, A. , كياني، فرشاد نويسنده استاديار گروه علوم خاك، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان Kiani, F. , خرمالي، فرهاد نويسنده استاد گروه علوم خاك، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان Khormali, F.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 0
كليدواژه :
خاكهاي لسي , سطح ويژه ذرات , شاخصهاي فرسايشپذيري , Aggregate stability , Loess soils , Erodibility indices , Soil specific surface , پايداري خاكدانه
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: لسها يكي از مهمترين واحدهاي رسوبي كواترنر قلمداد ميشوند، كه به لحاظ ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي از رسوبزايي و فرسايشپذيري متغيري برخوردار هستند. آب و هوا، نوع و شدت هواديدگي و ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي از جمله عوامل تفاوتها در خاكهاي لسي هستند كه خود ارتباط تنگاتنگي با رسوبزايي و فرسايشپذيري آنها دارد. با توجه به اينكه مفهوم فرسايشپذيري خاك پيچيده است، از شاخصهايي جهت ارزيابي آن استفاده ميشود. اقليم بهعنوان يكي از عوامل خاكساز، تاثير عمدهاي بر اين شاخصها دارد. ميزان فرسايش در استان گلستان بهعلت موقعيت جغرافيايي و اقليمي و تخريب بالاي منابع و نيز بهعلت اينكه سطح وسيعي از اراضي از رسوبات لس تشكيل شده است، نسبتاً زياد ميباشد با توجه به وجود تنوع اقليمي در استان و اثر آن بر خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك، اين پژوهش بهمنظور، تعيين اثر اقليمهاي گوناكون بر شاخصهاي فيزيكي كيفيت خاكهاي لسي در استان گلستان انجام گرفت.
مواد و روشها: بهمنظور انجام اين مطالعه يك برش از شمالشرقي به جنوبغربي در اراضي شيبدار لسي استان با كاربري مرتع اما با شرايط اقليمي متفاوت انتخاب گرديد. نمونهبرداريها از 7 منطقه با 3 تكرار و از عمق 0 تا 30 سانتيمتري در طول برش ذكر شده انجام شد. شاخصهاي آمزكتا، خميرايي، سطح ويژه ذرات خاك، ظرفيت تبادل كاتيوني و بافت خاك اندازهگيري شدند.
يافتهها: نتايج نشان داد كه تغييرات برخي ويژگيهاي اندازهگيري شده در امتداد برش مورد نظر از روند خاصي پيروي ميكنند. تغييرات ميانگين شاخص آمزكتا، در طول برش با افزايش بارندگي روند خاصي را نشان نميدهد و از 05/0 تا 42/0 ميليمتر متغير بود. تغييرات سطح ويژه ذرات در طول برش از 95/51 تا 52/145 مترمربع بر گرم متغير بود. تغييرات شاخص خميرايي در طول برش از شمالشرق استان به طرف جنوبغرب روند افزايشي نشان ميدهد كه منطقه توشن با دارا بودن 15/11 بالاترين مقدار از شاخص خميرايي را به خود اختصاص داده است. نتايج نشان داد ارتباط رگرسيوني مستقيمي بين شاخص خميرايي و شاخص خشكي دومارتن با 900/0=2r وجود دارد. تغييرات شاخصهاي سطح ويژه ذرات و ظرفيت تبادل كاتيوني در طول برش با افزايش بارندگي روند افزايشي داشتند.
نتيجهگيري: يافتههاي حاصل از اين پژوهش نشان داد كه بين مقدار بارش، دما و فرسايشپذيري خاكهاي لسي مناطق مورد مطالعه رابطه زيادي وجود دارد. براساس نتايج اين پژوهش اثر ماده آلي بهعنوان مهمترين عامل در پايداري خاكدانه و كاهش فرسايش داراي اهميت ويژهاي است بهطوريكه ماده آلي خاك ميتواند بيشترين اثر را در خاكدانهسازي يا تخريب خاكدانهها داشته باشد. خاكدانهسازي و پايداري خاكدانه به همراه نسبت اندازه ذرات باعث تغيير شاخصهاي فرسايشپذيري خاكهاي لسي شده است.
چكيده لاتين :
Background and Objectives: According to the difficulty of the soil erodibility concept, some indicators have been used for its evaluation. Climate as one of the soil formation factors, has a major impact on the indicators. The present study was done in order to determine the effect of different climates on physical indicators of the quality of loess soils in Golestan province.
Materials and Methods: In order to the study, a climosequence of north-east to south-west in the sloping loess hills of the Province with pasture and in different climate conditions was chosen. Samples were taken from seven areas with six replications and from the depths of 0 to 30 and 30 to 60 cm along the climosequence. Amezketa, plasticity, soil specific surface, cation exchange capacity and soil texture indicators were measured.
Results: The results showed that the changes in some of the indicators in the climosequence follow a particular trend. The changes in the average of the Amezketa index, along the climosequence, was variable from 0.05 to 0.23 and do not follow a specific trend. The changes in the soil specific surface were variable from 51.95 to 145.52 m2/gr. The changes in the plasticity, soil specific surface and cation exchange capacity along both transect increased and Amezketa index, by increasing the rainfall, increased along climosequence.
Conclusion: According to the results, aggregate formation and aggregate stability with the soil particle size ratio, caused the changing of the erodibility indices of loess soils.
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان