عنوان مقاله :
ساخت واقعگرايي در سنت و فرهنگ ايراني
پديد آورندگان :
خسروي، عليرضا نويسنده عضو هيات علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران , , ميرمحمدي ، مهدي نويسنده دانشآموخته دكتري روابط بينالملل از دانشگاه تهران ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 18
كليدواژه :
واقعگرايي ايراني , گلستان سعدي , واقعگرايي , هنجار , قدرت , واقعگرايي سازهانگارانه , شاهنامه فردوسي
چكيده فارسي :
هرچند كه تمامي گفتمانهاي انتقادي روابط بينالملل بهگونهاي تلاش كردهاند با اشاره به نقاط ضعف نگاه واقعگرايانه به روابط بينالملل، رويكردهاي ديگري را جايگزين آن سازند، با اين وجود، اين نظريهپردازيها هيچگاه قادر به تضعيف جايگاه اين نظريه در تحليل و تبيين مسايل بينالمللي نگشته و حتي ميتوان ادعاكرد كه بهعكس موجب تقويت مباني نظري و جايگاه واقعگرايي در عرصه آكادميك روابط بينالملل شدهاند. با اين حال، مهمترين دستاورد منتقدين واقعگرايي، نشان دادن اين واقعيت است كه خودِ نظريه واقعگرايي و مفروضات آن نيز برساختهاي اجتماعي هستند و مفروضات واقعگرايانه در فرهنگها و جوامع مختلف، معاني متفاوتي دارند. به عبارت ديگر، واقعگرايي يك نظريه يكپارچه و جهانشمول نيست كه در تمام جوامع برداشتي يكسان از آن وجود داشته باشد. مقاله حاضر با استفاده از اين رويكرد، كوشيده است تا نشان دهد كه واقعگرايي در فرهنگ ايراني داراي ساخت متفاوتي است و لذا اين تحقيق درصدد پاسخ به اين پرسش برآمده است كه چگونه در سنت ايراني، برداشت متفاوتي از واقعگرايي وجود دارد؟
براي اين منظور، از دو مرجع ملي گفتمان ايراني شامل شاهنامه فردوسي وگلستان سعدي براي فهم اين برداشت استفاده شده است. يافتههاي حاصل نشان ميدهد كه اهميت دادن به قدرت در نزد ايرانيان ناشي از هنجارها و ارزشهاي فرهنگي و اجتماعي آنان است و خود عامل قدرت نيز نوعي هنجار اجتماعي بهشمار ميرود. نمود بارز آن را ميتوان در تفاوت مبنايي ميان مفاهيمي نظير پهلوان و قهرمان بازيابي كرد كه نوعي تمايزآشكار ميان قدرت مورد تاكيد در واقعگرايي با قدرت ممدوح در سنت ايراني را برجسته ميسازد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي روابط بين الملل
عنوان نشريه :
پژوهش هاي روابط بين الملل
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 18 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان