بررسي علل اجتماعي گرايش به بدحجابي و تاثير آن بر امنيت اجتماعي بانوان شهرستان بندر عباس

Examining the Social Causes of Lack of Hijab and Its Impact on Social Security of Women in Bandar Abbas City

امروزه بدحجابي و جذابيت كاذب آن براي تعدادي از افراد همواره تهديدي براي سلامت و امنيت جامعه است كه در اثر بي توجهي مي تواند زمينه ساز آسيبها و جرايم اجتماعي مختلف ديگري باشد با توجه به فطري بودن حجاب و توجه جوامع بشري به آن، در طول تاريخ، قدرت هاي استعماري براي رسيدن به مطامع و مقاصد شوم خود با استفاده از ابزارهاي مختلف فرهنگي( ماهواره ، اينترنت و . . . ) به ستيز با حجاب برخاسته اند. اين مقاله به بررسي علل اجتماعي گرايش به پديده بدحجابي در بين بانوان شهرستان بندر عباس مي پردازد. مباني نظري اين پژوهش ملهم از سه نظريه عمده جامعه شناسي كجروي، نظريه آنومي دوركيم، كنترل اجتماعي هيرشي و همنشيني افتراقي و بر اين مبنا مدل تحقيقي طراحي وهشت فرضيه ارايه گرديده و نوع روش تحقيق غيرآزمايشي ازنوع مستقيم وبصورت پيمايشي با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماري اين تحقيق متشكل از بانوان 18 تا 45 ساله شهر بندر عباس در سال 1393 مي باشد. حجم نمونه جامعه آماري از طريق فرمول كوكران محاسبه و شيوه نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي است. سپس برابرحجم نمونه آماري تعداد 274 نفر به صورت تصادفي مورد بررسي قرار گرفته اند كه پس از استخراج داده ها از طريق نرم افزار spss با استفاده ازآمارهاي توصيفي و استنباطي (ضريب همبستگي اسپيرمن،ضريب تعين) مورد تحليل قرار گرفته است. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه بين عوامل اجتماعي مستقلي مانند همنشيني با دوستان، ضعف باورهاي ديني، سبك زندگي، رسانه ها، مدگرايي و وضعيت آب وهوايي با گرايش به بدحجابي رابطه معناداري وجود دارد كه اين امر مي تواند بر امنيت اجتماعي بانوان تاثير گذار باشد.

Nowadays the lack of hijab and its false appeal to a number of people a threat to the health and safety of society the ignorance of which may lead to various social crimes and offenses. Given the innateness of hijab and the attention of human society, throughout the history colonial powers in order to achieve their sinister interests and using the cultural tools (satellite, internet and...) come into conflict with hijab. This paper examines the social causes of the tendency to hijab phenomenon among the women living in Bandar Abbas. Theoretical bases of this study are based on three theories of sociology of deviance including Durkheimʹs anomie, Hirschi Social Control Theory and differential association and accordingly the research model was designed and eight hypotheses were presented and the type of study is non-experimental survey using a questionnaire as the tool. The population consists of 18 to 45 year old women in Bandar Abbas in 2014. The sample sixe was calculated by Cochran method and multi-stage cluster sampling method was applied. Then 274 people were selected and analyzed randomly based on the sample size after the extraction of data by spss software the data (Pearson correlation coefficient, determination coefficient) were analyzed by inferential and descriptive statistics. The results show that there is a significant relationship between independent social factors such as companionship with friends, lack of religious beliefs, lifestyle, media, fashion, the climate and lack of hijab and then lack of hijab affect the social security of women.