رابطۀ نگرش‌هاي محافظه‌كارانه و شكاف‌هاي جنسيتي (مطالعۀ موردي: دانشجويان دانشگاه‏ هاي اصفهان)

Conservative Views and the Effect of Gender Gaps (Case Study: Students of University of Isfahan)

بررسي‏ها و تحقيقات در دهه‏هاي 1960 و 1970 نشان مي‏دهند كه زنان در برخي از مسائل سياسي، فرهنگي و اقتصادي و همچنين هويت حزبي متفاوت‏تر از مردان عمل مي‏كنند؛ به‌طوري‌كه زنان گرايش‏هاي محافظه‏كارانه نسبتاً قوي‏‏تري دارند، اما يافته‏هاي جديد از دهه 1980 به اين‌سو حاكي از آن است كه از شدت محافظه‏كاري زنان كاسته شده است. حال هدف اين پژوهش بررسي چنين تفاوت‏هايي در گروه‏هاي زنان و مردان در جامعه آماري مورد پژوهش است. در اين زمينه، جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان دانشگاه‏هاي شهر اصفهان است كه با شيوه نمونه‏گيري خوشه‏اي 914 نفر از آنان بررسي شدند. نتايج اين پژوهش نشان مي‏دهد كه زنان در حوزه‏هاي فرهنگي و سياسي بيش از مردان گرايش‏هاي محافظه‏كارانه دارند. اما، برعكس، در مسائل اقتصادي اين مردان بودند كه از بازارهاي آزاد و خصوصي‏سازي اقتصادي بيشتر حمايت مي‏كردند و اين امر نشان‏دهندة آن است كه زنان در مقايسه با مردان گرايش‏هاي محافظه‏كارانة اقتصاديِ كمتري دارند. از سوي ديگر، بررسي جزئي‏تر يافته‏ها حاكي از آن است كه اندازة اثر ميان متغير جنسيت و مؤلفه‏هاي محافظه‏كاري فقط در زمينة محافظه‏كاري فرهنگي متوسط است و در بقية فرضيه‌ها اندازة اثر كوچكي مشاهده شد. بنابراين، مي‏توان به اين نتيجه دست يافت كه به‌استثناي حوزه‏هاي فرهنگي كه هنوز شكاف‏هاي نسبتاً عميقي ميان زنان و مردان وجود دارد، در عرصه‏هاي ديگر جامعه، يعني حوزه‏هاي سياسي و اقتصادي، اين شكاف‏هاي جنسيتي نسبتاً ضعيف و در حال رنگ‌باختن‌اند.

Investigations and studies in 1960’s and 1970’s indicate that in some political, cultural, and economic issues, as well as party identity, men think differently from women so that women have relatively strong conservative tendencies, but new findings indicate that since 1980’s women’s degree of conservatism has degreased. The main objective of the present study is to investigate the existence or inexistence of such differences among groups of women and men in the studied population. To do so, the research population includes all students of universities of in Isfahan City. From among them, 914 participants were selected using the cluster sampling method. The results of this research indicate that women in cultural and political domains are more conservative than men. But in economic issues, men supported free markets and privatizing the economy more than women. This issue indicates that women have less economic conservative tendencies than men do. In addition, investigating findings more closely shows that the effect size between the gender variable and conservative components are moderate only in terms of cultural conservatism, and in the rest of hypotheses, the effect size was small. Therefore, it can be concluded that except for cultural domains in which there are relatively profound gaps among men and women, in other domains of the society, these gender gaps have been relatively degreasing and fading.