بررسي اثر سرمايه اجتماعي بر سرمايه فكري و توسعه مديريت دانش با در نظر گرفتن نقش ميانجي ساختار سازماني(مورد مطالعه: فروشگاه هاي زنجيره اي اتكا و شهروند)

زمينه و هدف: پژوهش حاضر به بررسي تاثير سرمايه اجتماعي بر سرمايه فكري و توسعه مديريت دانش با در نظر گرفتن نقش ميانجي نوع ساختار سازماني(ارگانيكي يا مكانيكي) حاكم در سازمان فروشگاههاي زنجيره اي شهروند و اتكا شهر تهران (پرداخته است. روش: تحقيـق حاضر از لحاظ هدف كاربردي – توسعه اي واز نظر روش پژوهش پيمايشي توصيفي است. جامعه آماري اين پژوهش را كاركنان و مديران فروشگاههاي زنجيره اي شهروند و اتكا شهر تهران (حدود 2100 نفر) تشكيل مي دهند. حجم نمونه تحقيق با بهره گيري از جدول مورگان 342 نفر مشخص شده، ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه استاندارد مي باشد.به منظور ارزيابي روايي(اعتبار) پرسشنامه از دو معيار روايي همگرا و روايي واگرا استفاده گرديد. همچنين ميزان پايايي ابزار آزمون با استفاده از روش الفاي كرونباخ به ترتيب سرمايه اجتماعي(0/81) سرمايه فكري(0/91) توسعه مديريت دانش(0/91) بدست آمده است. يافته ها: تحليل نتايج آزمون معادلات ساختاري بيانگر تاييد فرضيه هاي اصلي تحقيق مي باشد.اما اثر ميانجي نوع ساختار سازماني در رابطه سرمايه اجتماعي و توسعه مديريت دانش مورد تاييد واقع نگرديد. نتيجه گيري: در مجموع توسعه و بهبود سرمايه اجنماعي، سرمايه فكري و مديريت دانش در سازمان نه تنها مستلزم بهبود ارتباطات و تعاملات مبتني بر اعتماد ميان اعضا سازمان مي باشد، بلكه نيازمند ساختار و فناوري مطلوب و مناسب هر سازمان مي باشد. ضمن اينكه تشكيل سرمايه اجتماعي در سازمان تحت هر نوع ساختار سازماني مي تواند منجر به شكل گيري شاخص هاي سرمايه فكري و نيز توسعه مديريت دانش در آن سازمان گردد.