مديريت دانش و ويژگي‌هاي وظيفه بر اساس مدل فناوري سازماني پرو

Knowledge management and Characteristics of task based on the corporate technology model of Peru

زمينه و هدف: هدف اصلي اين پژوهش، فراهم آوردن فرصت‌هايي براي شناسايي، سرعت بخشيدن و ايجاد تحرك و انگيزه در تبديل سازمان‌ها و مؤسسات به سازمان‌هاي عصر دانش است. علاوه بر آن، اين مطالعه درك و شناخت بهتري را در مورد فرآيند ساخت و انتقال دانش مرتبط با گروه‌هاي شغلي مختلف مهيا مي‌كند و به پايگاه دانش مديريت در حوزه فرآيند تبديل دانش مي‌افزايد. روش‌شناسي: تحقيق حاضر از نظر نوع، پژوهش توصيفي از شاخه پيمايشي به‌شمار مي‌آيد. علاوه بر تحقيق پيمايشي و توصيفي در اين تحقيق از روش همبستگي نيز بهره گرفته شده است. ماهيت تحقيق از نوع كاربردي بوده، ولي در ارتباط با نظريه‌ها و توسعه نگرش نيز نقش مهمي داشته است. جامعه آماري شامل دانشجويان تحصيلات تكميلي (ارشد و دكتري) دانشكده مديريت و حسابداري دانشگاه علامه طباطبايي است و به اعتبار تفاوت مشاغل دانشجويان اين جامعه آماري انتخاب شده‌اند كه به‌صورت تصادفي ساده اجرا شده است. يافته‌ها: يافته‌ها حاكي از اين است كه الگوهاي پيشنهاد شده انتقال دانش به استثناي الگوي برون‌سازماني با مشاغل مورد انتظار به‌جز مشاغل غير تكراري هماهنگ و سازگار هستند. يافته‌ها هم‌چنين حاكي از اين بودند كه الگوهاي جامعه‌پذيري و درون‌سازي، به‌طور معناداري به انتقال دانش ياري مي‌رسانند و تنها الگوي جامعه‌پذيري است كه به‌طور مثبتي به ساخت دانش كمك مي‌كند. نتيجه‌گيري: دانش حاصل از اين تحقيق مي‌تواند به سازمان‌ها در برنامه‌ريزي مؤثر انتقال دانش كمك كند كه خود منجر به دست‌يابي دارايي دانش سازماني، افزايش درآمد، كاهش بودجه مصرفي، بهبود مصرفي، بهبود و توسعه منابع انساني و تغيير و تحول سازمان‌ها به بنگاه‌هاي دانش آفرين شوند.

Background and purpose: This study investigates knowledge transfer types that are most frequently adopted by employees who have different tasks in an organization. As the context of contemporary organizations becomes extremely complicated, effective management of knowledge becomes critical in gaining and sustaining competitiveness. The importance of effectively transferring knowledge can help organizations gain knowledge capital, productivity, and performance. It is proposed that the four knowledge transfer types are effectively adopted by four different tasks situations such as socialization by craft, externalization by nonroutine, combination by engineering , and internalization by routine. Methodology: The research was conducted at the faculty of management and accounting of Allame Tabatabaei University. Data were collected from 250 MA and Ph.D. Students, who represented various types of task situations. Findings: Results of the data analyses confirmed that the proposed knowledge transfer types were matched with the anticipated task situations with the exception of the nonroutine group. The findings also revealed that the socialization and internalization types significantly contributed to knowledge transfer and only the socialization type positively contribute to knowledge creation. Further research is needed to advance the area of the nonroutine task situation and to intensively investigate in an organization. For a crucial positive social impact. Conclusion: knowledge gained from this study will help organizations in planning effective knowledge transfer, which will result in planning organizational knowledge wealth , increasing revenues, decreasing budgets, improving human resources, and transforming organizations into knowledge genezating enterprises.