عنوان مقاله :
تاثير سياست حمايت قيمتي بر توسعه سطح كشت پنبه در استان گلستان
عنوان به زبان ديگر :
The Influence of Price Support Policy on Cotton Acreage
Development in Golestan province
پديد آورندگان :
آبيار، نورمحمد نويسنده مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان,ايران Abyar, Nour Mohamad , عسگري، معصومه نويسنده ايران Asgari, Maasume
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394
كليدواژه :
پنبه , رابطه بلند مدت , استان گلستان , توسعه سطح كشت , الگوي تصحيح خطا
چكيده فارسي :
در سال هاي اخير سطح كشت و توليد محصول پنبه در مناطق مختلف كشور، به ويژه در استان گلستان به طور قابل توجهي كاهش يافته است.از اين رو تحقيق حاضر با هدف بررسي تاثير سياست حمايت قيمتي بر توسعه سطح كشت اين محصول در استان گلستان انجام شده است. براي اين منظور از الگوهاي خودتوضيح با وقفه هاي توزيعي و تصحيح خطا و نيز دادههاي سري زماني سطح كشت و قيمت پنبه، برنج و كلزا كه از منابع آماري وزارت جهاد كشاورزي تهيه گرديدند،استفاده شده است. بر پايه نتايج، اگرچه تاثير قيمت نسبي پنبه بر تغييرات سطح كشت آن در افق هاي زماني كوتاه و بلندمدت مثبت، معنيدار و نسبتاً قابل توجه است. اما ترغيب زارعين به كشت پنبه نيازمند افزايش قابل توجه قيمت آن در مقايسه با قيمت گندم است كه با توجه به بار هزينه اي، اتخاذ آن در عمل براي دولت ميسر نخواهد بود.بنابرايناتكا به سياست حمايت قيمتي به شكل فعلي چارهساز نبوده و حمايت هاي غيرقيمتي براي افزايش كشت و توليد پنبه اجتنابناپذيراست.ديگر يافته هاي تحقيق،بيانگر تاثير معني دار سطح كشت پنبه هر سال زراعي در ميزان سطح كشت پنبه در سال آتي است. هم چنينتاثير كشت برنج بر تغييرات سطح كشت پنبه در اين استان، منفي و مطابق انتظار مي باشد،هر چند اين تاثير قابل توجه نيست.افزون بر اينتوسعه كشت كلزا در اين استان از اواسط دهه هفتاد، سطح كشت پنبه را تحت الشعاع قرار نداده است و از اين رو محصول رقيب پنبه محسوب نمي شود.با توجه به مقدار ضريب تعديل(0.64) الگوي تصحيح خطا، مي توان اميدوار بود كه با اتخاذ راهكارهاي قيمتي و غير قيمتي مناسب و كارآمد در كوتاه مدت سطح كشت پنبه به مقدار تعادلي آنبرگشت نمايد.
چكيده لاتين :
This study has conducted in order to investigate the impact of supportive price policy on the development of cotton acreage in Golestan province. For this purpose, time series data, ARDL and ECM models were used. Based on the results, although the impact of the increase of cotton relative price on its acreage in the short and longterm time horizons was significantly positive, but it is not substantial. So motivating farmers to increase cotton acreage requires a significant increase in its price compared with the price of wheat due to the cost load, making it will not be possible for the government practically. Therefore, relying solely on price policy supports in current form is not remedial and nonprice supports for the realization of increasing cotton acreage and production is necessary. Based on the results, the impact of rice acreage on changes in cotton acreage in this province is negative as expected but this impact was not significant. The results also indicate that the prevalence of Canola acreage in Golestan province from the midseventy decade, did not affect the cotton acreage and it was not a competitor product. According to the adjustment coefficient (0.64) in error correction model, if appropiative support price and nonprice policies to be adopted, cotton acreage will return to its equilibrium amount in the short term.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي پنبه ايران
عنوان نشريه :
پژوهش هاي پنبه ايران
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان