مقايسه وضعيت راستاي ستون فقرات و لگن و عملكرد عضلات كف لگن در زنان با و بدون افتادگي احشاء لگني

Comparison of the alignment of spine and pelvis and pelvic floor muscles’ function between women with and without pelvic organ prolapse

مقدمه و اهداف افتادگي احشاء لگني يكي از انواع اختلالات كف لگن و عارضه اي است كه كيفيت زندگي فرد مبتلا را تحت تاثير قرار مي دهد. با توجه به شيوع نسبتا بالاي افتادگي احشاء لگني در زنان و لزوم بررسي تاثير عوامل مستعد كننده اين بيماري در جوامع مختلف، اين تحقيق با هدف مقايسه وضعيت راستاي ستون فقرات و لگن و عملكرد عضلات كف لگن در زنان با و بدون افتادگي احشاء لگني انجام شد. مواد و روش­ها در مجموع 60 نفر، با روش نمونه گيري غير تصادفي متوالي در اين مطالعه توصيفيتحليلي كه به روش مقطعي انجام شد، شركت كردند. 30 زن مبتلا به افتادگي احشاء لگني درجه 2 و 2 به بالا با توجه به معيارهاي لحاظ شده، از بين بيماران مراجعه كننده به بيمارستان آيت الله روحاني بابل به عنوان گروه مورد  و 30 زن از مراجعين همان بيمارستان كه درجه افتادگي آن ها صفر و يا يك بود به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. پس از گرفتن اطلاعات جمعيت شناختي و سوابق پزشكي، بررسي باليني شامل ارزيابي وضعيت پوسچرال ستون فقرات، سطح تون واژينال و مقادير قدرت و استقامت عضلات كف لگن انجام شد. يافته ها بين دو گروه تفاوت معني داري از لحاظ وجود كايفوز پشتي  (98/0P= ) و شيب لگن  (06/0=P)  وجود نداشت. ولي مقادير زواياي لوردوز كمري و سطح تون واژينال ، قدرت و استقامت عضلات كف لگن درزنان مبتلا به افتادگي احشاء لگني كمتر از زنان بدون اين عارضه بود (05/0>P) . نتيجه گيري كاهش لوردوز كمري به عنوان يكي از عوامل خطرزاي احتمالي در بيماران با افتادگي احشاء لگني بايد در نظر گرفته شود و مطابق نتايج اين مطالعه، احتمال افزايش كايفوز و تيلت خلفي لگن در زنان با افتادگي احشاء لگني، در يك جامعه بزرگتر آماري، مي رود. همچنين در ارايه خدمات درماني به اين بيماران بر تقويت عضلات كف لگن تاكيد مي شود.

Background and Aim: Pelvic Organ Prolapse (POP) is a kind of pelvic floor disorders that affects the quality of life of affected individuals. According to relatively high prevalence of POP in women and the need to review the impact of risk factors in different populations, the present study aimed at compareing the alignment of the spine and pelvis and pelvic floor muscles’ function between women with and without POP. Material Methods: Atotal of 60 women with sequential nonrandom sling were selected to participate in this descriptiveanalytic crosssectional study. Thirty women with POP who had reffered to Ayatollah Rohani hospital, according to inclusion criteria, were set asas case group and 30 women referring to the same hospital with zero or one degree of prolapse were selected as the control group. After obtaining demographic information, clinical examination including assessment of the spinal posture, state of vaginal rest tone, pelvic floor muscles strength, and endurance were assessed. Obtained data were analysed by KolmogorovSmirnov test, ttest, Logistic Regression, chisquare test and Spearma. Results: The data showed no significant differences between the two groups in terms of kyphosis (P=0.98) and pelvic tilt (p=0.06). But there is a significant differences in lumbar lordosis (P=0.04). Vaginal tone and pelvic floor muscle strength were significantly lower in patients compared with that in participants without pelvic organ prolapse (p<0.05). Conclusion: Loss of lumbar lordosis as one of the possible risk factors should be considered in patients with pelvic organ prolapse and, according to the results, the possibility of increase in kyphosis and posterior tilt of the pelvis in women with pelvic organ prolapse is higher in a larger population. Pelvic floor muscles are also emphasized in providing health care services for these patients.