كنترل زيستي بيماري كپك خاكستري در سه رقم توت فرنگي با استفاده از استرين هاي Bacillus

در اين تحقيق تاثير سويه (استرين) هاي باسيلوس روي جوانه زني اسپور و رشد ميسليوم Botrytis cinerea به منظور كنترل زيستي (بيولوژيك) پوسيدگي ميوه در سه رقم توت فرنگي شامل Quineliza، Paros و Kurdistan در شرايط آزمايشگاه بررسي شد. از تاثير سي ودو سويه جنس باسيلوس روي قارچ بيمارگر در كشت چهار نقطه اي، ده سويه كه بيشترين بازدارندگي را از رشد داشتند براي كارهاي بعدي انتخاب شدند. تاثير ناهمسازي (آنتاگونيستي) ده سويه روي قارچ بيمارگر با استفاده از آزمون كشت متقابل، سوخت وسازگر (متابوليت) هاي فرار و توليد مايع خارج ياخته اي در شرايط آزمايشگاه انجام شد. نتايج نشان داد كه همه سويه هاي باسيلوس در هر سه آزمون، رشد قارچ بيمارگر را كاهش دادند و اين كاهش در جدايه هاي مختلف متفاوت است. درصد كاهش رشد در كشت متقابل، سوخت وسازگر هاي فرار و توليد مايع خارج ياخته اي به ترتيب بين 1/67-5/30، 2/86-5/27 و 82-41 متغير بود. افزون بر اين، تاثير سويه هاي باسيلوس روي جوانه زني اسپور و رشد ميسليوم قارچ بيمارگر روي ميوه هاي سه رقم توت فرنگي نشان داد كه همه سويه هاي باكتري مي توانند جوانه زني و رشد ميسليوم قارچ بيمارگر را كاهش دهند و اين كاهش در جدايه هاي مختلف متفاوت بود. همچنين شدت بيماري پوسيدگي ميوه توت فرنگي در ميوه هاي تيمارشده با سويه هاي باسيلوس كاهش شايان توجهي در مقايسه با تيمار شاهد نشان دادند. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه تركيبات توليدشده به وسيله سويه هاي باسيلوس توانايي زيادي در كنترل زيستي بيماري كپك خاكستري دارند و نياز است تحقيقات بيشتري در شرايط مزرعه روي آن ها صورت گيرد.