ارزيابي برنامه‌هاي درسي رشته آموزش زبان انگليسي در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد بر مبناي طبقه‌بندي بازنگري شده بلوم

پژوهش حاضر، سرفصل‌هاي دروس رشته آموزش زبان انگليسي در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد نظام آموزشي ايران را بر مبناي طبقه‌بندي بازنگري شده بلوم بررسي كرده است تا ميزان بازنمايي سطوح مختلف اين طبقه‌بندي را در برنامه‌هاي درسي تعيين كند. بدين منظور، با استفاده از تحليل محتوا، بسامد و نسبت اهداف مرتبط با بعد دانش (دانش واقعي، دانش مفهومي، دانش روندي و دانش فراشناختي) و بعد شناختي (به ياد آوردن، فهميدن، به كار بستن، تحليل كردن، ارزيابي كردن و آفريدن) تعيين شد. يافته‌ها نشان داد كه در سرفصل‌هاي دروس هر دو مقطع، نسبت مهارت‌هاي تفكر سطح پايين (به ياد آوردن، فهميدن و به كار بستن) مهارت‌هاي تفكر سطح بالا (تحليل كردن، ارزيابي كردن و آفريدن) بيشتر مورد توجه و تأكيد قرار دارند. نتايج نشان داد كه پربسامدترين هدف از لحاظ بعد شناختي، رده فهميدن در هر دو مقطع است. در خصوص بعد دانش، دانش مفهومي پربسامدترين و مؤيد اين مطلب است كه به دست آوردن دانش به عنوان معياري براي تضمين كيفيت آموزشي از ديدگاه طراحان برنامه‌هاي درسي در نظر گرفته مي‌شود. علاوه بر اين، سرفصل‌هاي مورد بررسي، عمدتاً فاقد رده‌هاي دانش فراشناختي است و رده فهميدن/مفهومي نقش بسيار بارزي در برنامه‌هاي درسي هر دو مقطع دارد. نتايج حاكي از آن است كه برنامه‌هاي درسي كنوني، مستلزم بازنگري است تا منعكس‌كننده ابعاد دانش و شناختي تفكر انتقادي به منظور تسهيل در خودمختاري فراگيران باشد.