تاثير رشد مصرف انرژي بر رشد ارزش افزوده بخش هاي مختلف اقتصاد ايران: مدل هاي ماركف

رشد اقتصادي از فاكتورهاي بسيار مهمي است كه بايد به منظور بررسي تغييرات برنامه ريزي شده در مصرف انرژي در نظر گرفته شود؛ بر اين اساس در اين تحقيق با استفاده از داده­هاي ساليانه 1346 تا 1392، ارتباط بين مصرف انرژي و رشد ارزش افزوده بخش­هاي مختلف اقتصاد ايران بررسي شده است نتايج تحقيق حاضر بيانگر اثر مثبت رشد مصرف انرژي بر رشد ارزش افزوده بخش صنعت و معدن و حمل نقل كشور در فاز ركود اقتصادي حاكم بر اين بخش­هاي است، از طرفي در بخش كشاورزي، در رژيم ركود شاهد اثرگذاري منفي رشد مصرف انرژي بر رشد ارزش افزوده اين بخش هستيم. نتايج بيانگر اين است كه در فاز رونق، رشد مصرف انرژي داراي اثر معني­داري بر ارزش افزوده بخش­هاي مختلف اقتصاد كشور نمي­باشد. نتايج فوق بيانگر اين است كه اجراي سياست­هاي مانند هدفمندي يارانه­هاي انرژي، درصورتي كه زمينه­ساز كاهش مصرف انرژي شود، بسته به شرايط حاكم بر اقتصاد كشور مي­تواند اثرات متفاوتي را بر روي ارزش افزوده بخش­هاي مختلف اقتصاد ايران داشته باشد، درصورتي­كه چنين سياست­هاي زمينه ساز ركود اقتصادي گردند يا در شرايط ركود حاكم بر اقتصاد كشور اجرا گردند، مي توانندزمينه­ساز ركود فزاينده تري در اقتصاد شوند.