بررسي مقايسه‌اي ميزان پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي و رابطه‌ي آن با ميزان دينداري (مطالعه زنان و مردان بالاي 20 سال منطقه 6 تهران در سال 1392)

A Comparative Study of Gender Stereotypes and their Relationship with Religiosity (People of Tehran’s 6th region, Aging 20 and above)

هدف از انجام اين پژوهش به دست آوردن توصيف نسبتاً دقيقي از وضعيت پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي بين زنان و مردان و مقايسه‌ي اين دو گروه است. هم‌چنين، در سطح تبيين به دنبال بررسي رابطه بين عوامل اجتماعي فرهنگي (جنسيت، پايگاه اجتماعي اقتصادي خانواده، ميزان تحصيلات و وضعيت تأهل) و ميزان پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي مي‌باشد.  بررسي رابطه بين ميزان پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي افراد و ميزان دين‌داري آن‌ها از ديگر اهداف اين پژوهش بوده است. نظريه‌هاي مورد استفاده در اين مقاله عبارت اند از: نظريه طرح‌واره جنسيتي، نظريه كليشه‌هاي جنسيتي آندره ميشل، نظريه جامعه‌پذيري جنسيت، نظريه يادگيري اجتماعي، نظريه نقش و نظريه دين و كاركردهاي آن. روش مورد استفاده در اين پژوهش، پيمايش مي‌باشد. ابزار مورد استفاده، پرسش‌نامه و روش نمونه‌گيري، خوشه‌اي چند مرحله‌اي و تصادفي ساده است. جمعيت آماري اين تحقيق را زنان و مردان بالاي 20 سال منطقه 6 تهران تشكيل مي‌دهند. با استفاده از فرمول نمونه‌گيري كوكران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گرديد. يافته‌هاي پژوهش، گوياي تفاوت‌ جنسيتي معناداري در ميزان پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي بوده است. هم‌چنين رابطه‌ي معناداري بين متغير ميزان تحصيلات با ميزان پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي ديده شد؛ اما بين وضعيت تأهل و پايگاه اجتماعياقتصادي پاسخ‌گويان با ميزان پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي آن‌ها ارتباط معناداري يافت نشد. هم‌چنين يافته‌هاي تحقيق، گوياي رابطه‌ي معنادار بين ميزان پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي و ميزان دين‌داري افراد است. بر اساس يافته‌ها مي‌توان 8 درصد از نوسان هاي نگرش افراد به كليشه‌هاي جنسيتي را بر اساس ميزان دين‌داري آن‌ها تبيين كرد.

Abstract This study contains a comparative analysis of gender stereotypes between women and men. It investigates the relationship between sociocultural factors (including gender, socialeconomic status of family, education and marital status) and gender stereotypes acceptance. Another purpose of this study is to investigate the relationship between religiosity and gender stereotypes acceptance. Theoretical base of this work consisted of gender schema theory, gender discrimination stereotypes (Andre Michelle), gender socialization, social learning theory, and role theory. To fulfill the purpose of this study, a questionnaire was used amongst women and men aged 20 and above residing in the 6th region of Tehran. The questionnaire consisted of three parts: contact information, questions related to gender stereotypes and questions for examining participant’s religious beliefs. Sample size was 400 people (based on Kukran formula). Results showed statistically significant relationship between intensity of gender stereotypes acceptance with gender, education and religiosity. However, the relationship between intensity of gender stereotypes acceptance with marital status and socioeconomic status of family was statistically insignificant.