مفهوم سازي گفتمان ژئوپليتيكي تروريسم؛ تصويرسازي ژئوپليتيكي دولت بوش از خاورميانه

پژوهش حاضر­ با بهره­گيري از رويكرد ژئوپليتيك انتقادي درصدد تبيين مفهوم گفتمان ژئوپليتيكي تروريسم است. آنچه تروريسم را به گفتماني ژئوپليتيكي تبديل مي­كند، تعاريف متفاوت حكومت ها از تروريسم و استفاده ابزاري از آن جهت توجيه اقدامات ژئوپليتيكي خود مي باشد. گفتمان ژئوپليتيكي تروريسم را به سختي مي­توان چيزي بيش از “معجوني استعاري از اصطلاحات خاص سياسي” دانست كه هر يك از قدرت­ها در راستاي تامين منافع خود در صدد تعريف آن هستند و در راستاي مقبول جلوه دادن آن در نظر افكار عمومي با يكديگر رقابت مي كنند. مقاله­ حاضر در جهت تبيين اين مفهوم، گفتمان ژئوپليتيكي تروريسم در دولت بوش را بر اساس تحليل انتقادي گفتمان، به عنوان نمونه­اي موردي، مورد تحليل قرار مي­دهد. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه دولت بوش، در فرايند تصويرسازي ژئوپليتيكي خود از خاورميانه، از دوگانه هاي مختلفي كه از گفتمان تروريست برساخته مي­شود، بهره مي­گيرد تا ضمن هويت­سازي، مداخلات ژئوپليتيكي خود در سطح جهان به ويژه در عراق و افغانستان را توجيه نمايد. مهم­ترين اين دوگانه­ها عبارتند از: خوب در برابر بد؛ قانون مداري در برابر قانون شكني؛ تمدن در برابر بربريت؛ و آزادي در مقابل استبداد.